جنگ یمن، گزارش سوءاستفاده از حقوق زنان
کشور یمن و ظرفیتهای استراتژیک آن
جمهوری یمن پایینتر از عربستان سعودی در جنوبیترین نقطه شبه جزیره عرب قرار دارد. این کشور از لحاظ مساحت دومین سرزمین وسیع در میان کشورهای شبه جزیره عرب به شمار میرود. از نظر جغرافیایی تنگه باب المندب که دومین تنگه مهم جهان پس از کانال سوئز به شمار میآید، در کنار این کشور قرار دارد. این منطقه تنها نقطه ارتباطی بین دریای سرخ و مدیترانه است. همچنین جنوب غرب آسیا را به شرق آفریقا و اروپا متصل میکند.
همچنین گذرگاه آبی استراتژیک بابالمندب، دریای سرخ را به خلیج عدن و دریای عرب متصل میکند و مرزهای آبی آن بین سه کشور یمن، اریتره و جبیوتی مشترک است. عرض و عمق قسمت غربی باب المندب برای تمام کشتیها و نفتکشها، امکان عبور آسان در دو محور معکوس و با فاصله زیاد را فراهم میکند. با اینکه سهم یمن در تولید نفت جهان کمتر از 25 درصد است، اما موقعیت استراتژیک این کشور موجب تاثیرگذاری آن بر تجارت نفت شده است.
در ادامه به بررسی جنگ یمن علل و پیامدهای آن میپردازیم.
موقعیت جغرافیایی و انرژی، دو ویژگی مهم کشور یمن
در ارتباط با موقعیت جغرافیایی یمن باید به جزایر این کشور که برخی از اهمیت راهبردی بسیار زیادی برخوردار هستند، اشاره کرد. بعضی از این جزایر نیز بخاطر برخورداری از منابع طبیعی، حیوانی و پوشش گیاهی نادر و بینظیر در جهان، شهرت و اهمیت بسیاری یافتهاند.
در ارتباط با اهمیت این کشور در حوزه انرژی نیز جالب است بدانید که تولید نفت یمن در سال ۲۰۱۴ به ۱۳۳۰۰۰ بشکه در روز رسید. تولید گاز این کشور هم در این سال بالغ بر ۲۷۰ میلیارد فوت مکعب بود. اما با شروع جنگ، یمن با مشکل مواجه شد. تا پیش از حملات عربستان به یمن، شرکتهایی از حوزه خلیج فارس و جهان به دنبال سرمایهگذاری در این بخش بودند؛ اما عوامل سیاسی و شرایط نامطلوب امنیتی مانع میشدند.
وضعیت سیاسی یمن قبل از جنگ با عربستان سعودی
در طول سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۰ حکومت «علی عبدالله صالح» با حمایت آمریکاییها در قدرت تثبیت شد. در این دوران چندین نبرد داخلی علیه جنبش انصارالله شکل گرفت که به «جنگهای ششگانه» شهرت یافت. با گسترش موج بیداری اسلامی در کشورهای عربی منطقه، جوانان یمنی نیز برای سرنگونی حکومت یمن دست به قیام زدند. این قیام با حمایت جنبش انصارلله روبرو شد و دامنه اعتراضات مجدداً در صعده بالا گرفت. فرجام بیداری اسلامی یمن در سال ۲۰۱۱ میلادی به طرح شورای همکاری خلیج فارس به رهبری عربستان سعودی منجر شد. در این طرح قرار بود گفتگوهای ملی میان تمام احزاب و جریانهای یمنی، برای دست یافتن به توافقی جامع جهت تدوین قانون اساسی و حکومت جدید صورت بگیرد. این گفتگوها نتایجی را در برداشت؛ از جمله آن تقسیمبندی یمن به چند اقلیم بود. اما این تقسیمبندی به این شکل مورد قبول جنبش انصارالله و برخی گروههای یمنی نبود.
حمله ائتلاف سعودی و آغاز جنگ علیه یمن
استمرار فساد حکومتی و ناکامی دولت در تأمین نیازهای ضروری مردم، همچنین محقق نشدن طرح شورای همکاری خلیج فارس، زمینهساز موج دوم اعتراضات در یمن شد. منصور هادی، که مقرر شده بود تا سال ۲۰۱۴ رئیسجمهور دولت انتقالی یمن باشد، به طور ناگهانی استعفا داد. وی به عربستان رفت و برای بازگشت به قدرت درخواست کمک نمود. متعاقب آن در ۲۵ مارس ۲۰۱۵، ائتلافی از برخی کشورهای عرب منطقه به رهبری عربستان سعودی، حملات هوایی خود را با نام عملیات «طوفان قاطعیت» به یمن آغاز نمودند.
شروع جنگ رسانهای با محوریت حقوق زنان یمن
به این ترتیب یمن در میدان نظامی، وارد یک مقابله سنگین شد. اما مهمتر از آن کشور و مردم یمن با فعالیت ایالات متحده و بسیاری از خبرگزاریهای وابسته به جریان غربی، با جنگ رسانهای همهجانبه روبرو شدند. پروژههای رسانهای بسیاری در تلاش برای تخریب چهره انصارالله و ترساندن مردم از روی کار آمدن آنها بودند. هدف آنان ایجاد مشروعیت برای مقابله با انصارالله بود. در این بین استفاده از ابزار زنان و مسائل حقوقی آنان، به صورت ویژه مورد تاکید قرار گرفت. برای نمونه مرکز مطالعات ویلسون آمریکا، مقالهای با عنوان «جلوگیری از کابُل بعدی؛ مقابله با سرکوب خشونتآمیز زنان در یمن توسط حوثیها» منتشر کرد. طبق ادعای این مقاله، از سال 2014، شبهنظامیان حوثی صدها زن را ربوده، شکنجه کرده و از طریق تلقین یک ایدئولوژی مجبور به گوشهنشینی کردهاند. نقض حقوق زنان و هنجارهای بینالمللی نمیتواند بدون مجازات بماند مگر اینکه صنعا به کابل دوم تبدیل شود.1
نسخه واحد قدرتهای غربی برای کشورهای استقلالطلب
رسانههای غربی انصارالله یمن که یک گروه مردمی بود را به یک گروه شورشی تشبیه میکردند. آنها سعی داشتند با مشابهسازی میان مبارزان یمنی و گروه طالبان، نسخهای شبیه به افغانستان برای آنان بپیچند. آنها از این حربه رسانهای برای تمامی جریانهای مخالف خود در کشورهای جهان استفاده کرده و تلاش دارند جریان همسوی خود را بر سر کار بیاورند. خبرگزاری ملی انگلستان در مقالهای با تیتر «حوثیهای یمن محدودیتها را برای زنان تشدید کردند» اعلام میکند:
شورشیان، زنانی را که بدون خویشاوند مرد سفر میکنند، حتی در داخل کشور سرکوب میکنند. دانشجوی یمنی ابیر المقطری، آرزوی تحصیل در خارج از کشور را داشت. اما در بحبوحه تشدید محدودیتها بر زنان، که تکرار شیوه رژیمهای مذهبی در ایران و افغانستان است، نیروهای حوثی مانع خروج او شدند.2
معرفی گروههای مخالف غرب با مواضع ضد زنان در یمن
جریان غربی خودش جنگ علیه یمن و مردم آن را به راه انداخت؛ اما از طرفی دیگر تلاش میکند گروههای مردمی این کشور را به بهانه حقوق زنان یمنی در رسانهها تخریب کند. همچنین دیگر هدف این جریانات غربی این است که اعلام کند قوانین قیمومیت مردان در یمن کار کمکرسانی به زنان را محدود میکند. در گزارش رویترز آمده است:
9 زن فعال حقوق بشر به رویترز گفتند که امدادگران زن در شمال یمن نمیتوانند وظایف خود را برای مقابله با یکی از بدترین بحرانهای بشردوستانه در جهان انجام دهند. زیرا تشدید قوانین قیمومیت مردان توسط مقامات حوثی حرکت آنها را محدود میکند.3 دویجه وله آلمان نیز با ادعای اینکه حوثیها زنان را در یمن محدود میکنند، میگوید:
در بخشهایی از یمن، شورشیان حوثی فرمانی را اجرا کردهاند که به زنان اجازه میدهد تنها در صورت همراهی یکی از اقوام مرد خود به سفر بروند. این اقدام از نظر بسیاری، به عنوان یک عقبگرد بزرگ برای حقوق زنان در این کشور تلقی میشود.4
سازمانهای بینالمللی، مکمل پازل قدرتهای غربی
در این بین، حتی سازمانهای حقوق بشری نیز دست به کار میشوند تا پازلی را که غربیها تمایل به ارائه دارند، کامل کنند. سازمان عفو بینالملل، در مقالهای با عنوان «یمن؛ حوثیها با اجبار خود بر وجود سرپرست مرد بر زن، زنان خود را به اختناق رساندند» مینویسد:
مقامات حوثی باید به الزام خود که بر اساس آن زنان را از سفر بدون سرپرست مرد یا مدرک تأیید کتبی آنها در استانهای تحت کنترل حوثیها یا سایر مناطق یمن منع میکند، پایان دهند.5
حتی کمیساریای عالی سازمان ملل نیز در تایید روایت مبهم وضعیت زنان در یمن، چنین نقل میکند:
شبه نظامیان حوثی تأثیر مخربی بر یمن داشتهاند و به ویژه به زنان آسیب رساندهاند. تلاشهایی برای پایان دادن به جنگ از جمله آخرین تلاش عربستان سعودی انجام شد. حوثیها زنان را تحت شکنجه، تجاوز جنسی و ناپدید شدن اجباری قرار دادهاند. آنها همچنین زنان را به فحشا متهم کرده بودند. در برخی مناطق که اکنون تحت کنترل شبهنظامیان حوثی است، موارد بردهداری مشاهده میشود. در واقع در مناطق تحت کنترل شبه نظامیان، در اکثر قریب به اتفاق، نقض حقوق زنان رخ میدهد.6
رفتار دوگانه در برخورد با موضوع حقوق زنان
تعداد بالایی از گزارشهای رسانههای غربی نسبت به نقض حقوق زنان یمنی توسط حوثیها وجود دارد. این در حالی است که همین محدودیتها علیه زنان در دوره حکومت علی عبدالله صالح و قبل از جنگ یمن هم وجود داشت. با اینکه این محدودیتها توسط برخی نهادهای بینالمللی هم گزارش میشد، اما در رسانههای غربی بسیار اندک بازتاب مییافت.7 همین موضوع به خوبی نشاندهنده رفتار دوگانه غرب و سوءاستفاده ابزاری از زنان برای دخالت در کشورهای دیگر جهان است. نتیجه اینکه، حقوق زنان فقط زمانی مهم است که حکومت یا دولتی نخواهد سلطه کشورهای غربی را بپذیرد!
اگر مطالعه این مطلب برات جالب بوده، بهت پیشنهاد میکنم یک سر به مقاله ” ناامنیهای کشور سومالی چه برسر زنان و کودکان آورد؟” هم بزنی.
منابع:
- 1. شروع جنگ رسانهای با محوریت حقوق زنان
- 2. نسخه واحد قدرتهای غربی برای کشورهای استقلالطلب
- 3. گزارش خبرگذاری رویترز درباره ضد زن بودن گروههای مخالف با غرب
- 4. دویجه وله آلمان: حوثیها زنان را محدود میکنند!
- 5. سازمانهای بین المللی مکمل پازل قدرتهای غربی
- 6. نقل از کمیساریای عالی سازمان ملل درباره وضعیت زنان در یمن
- 7. رفتار دوگانه غرب در برخورد با موضوع حقوق زنان
بدون دیدگاه