زنان مصر، قربانی دخالت دولت‌های خارجی

زنان مصر، قربانی دخالت دولت‌های خارجی

مصر، در گذشته خود، شاهد حضور استعماری بریتانیا و تلاش‌هایش برای مبارزه با حجاب و فرهنگ سنتی بوده است. بریتانیا، حجاب زنان مصری را صرفاً یک محدودیت بیهوده دانست و به مردمش القاء کرد که اسلام، باعث سرکوب زنان می‌شود. اما در دوره معاصر، دولت آمریکا با استفاده از مسائل زنان قصد استعمار مصر را داشت. او طوری که به دست مردم، استعمارگر شناخته نشود به مصر رفت و علت این دخالت‌ها را، اصلاح عقاید مذهبی و حذف اسلام از جامعه اعلام کرد.

روی کار آمدن اخوان المسلمین در مصر

در سال 2011، مردم مصر به مدت هفده روز علیه حسنی مبارک و دولت دیکتاتور او تظاهرات کردند. این تظاهرات با نام‌های «بیداری اسلامی» یا «بهار عربی» در قاهره برگزار شد. اما تمام این تظاهرات و اعتراضات پیوسته و هجده روز اعتراض عمومی،‌ بدون نتیجه نماند و در فوریه 2012 (20 بهمن 1390) حسنی مبارک به دلیل شرایط سخت در کشور، از ریاست جمهوری استعفا داد. او پس از استعفایش، قدرت را به طنطاوی (یکی از اعضای ارتش) واگذار کرد. بر اساس آمار رسمی، در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری که در 17 ژوئن 2012 برگزار شد، محمد مرسی در برابر ژنرال احمد شفیق پیروز شد. او اولین رئیس جمهور مصر پس از انقلاب 2011 و پنجمین رئیس جمهور در تاریخ این کشور بود. مرسی، یک اسلام‌گرا و منتخب اخوان ‌المسلمین بود که حکومت اسلامی را به قدرت رساند.

منفعت‌طلبی آمریکا در جریان انقلاب

«ندینه نابر(Nadine Naber)»، یکی از اساتید حوزه زنان و مسئول برنامه مطالعاتی زنان آسیا در دانشگاه ایلی نویز شیکاگو بین سخنرانی خود در سال ۲۰۱۱ با موضوع فمینیسم و انقلاب مصر، گفت: «به جای پاسخ به این سوال که زنان در چه جایگاهی قرار دارند، باید بپرسیم که چرا ایالات متحده اسلام‌هراسی را در انقلاب مصر، از طریق ایجاد گفتمان عمومی و رسانه‌ای با تمرکز بیشتر بر نقش مردان دنبال می‌کند؟» همچنین؛ او با اشاره به نقش پررنگ زنان در ایجاد نظم در انقلاب و مقابله با جریان فقر و تبعیض می‌گوید: «زنان علیه دیکتاتوری می‌جنگند! آن‌ها تحت یک شعار متحد شدند و می‌خواهند به این رژیم پایان دهند.» او معتقد است رسانه‌های آمریکایی نه‌تنها از خروش این زنان حمایت نمی‌کنند، بلکه طرفین را نیز به خودداری از خشونت دعوت می‌کنند.

در نهایت، گفته می‌شود علت بروز این اتفاقات، باز هم دولت آمریکا بود که تصور می‌کرد ادامه اعتراضات، منجر به تسلط جریان اسلام‌گرا بر مصر و به خطر افتادن منافع این کشور می‌شود. بنابراین، به جای پرسیدن «زنان کجا هستند؟»، بهتر است این سؤال را مطرح کنیم: «چرا بسیاری از شخصیت‌های عمومی ‌در ایالات متحده، انقلاب را با منطق اسلام‌هراسی تعریف می‌کنند و یا چرا رسانه‌های شرکتی بیشتر بر تصاویر مردان مصری تمرکز کرده‌اند؟“.
ایالات متحده با عنوان «اسلام‌هراسی» به عقاید مردم در مورد مصر دامن می‌زند و این سؤال را ایجاد می‌کند: اگر بنیادگرایان اسلامی، مصر را تصاحب کنند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ و همین گفتمان است که به همدستی دولت ایالات متحده در تلاش‌های خشونت‌آمیز مبارک برای سرکوب انقلاب مشروعیت می‌بخشد.

کودتای سکولارها با استفاده از حقوق زنان

موج جدیدی از اعتراضات مصر در سال 2013، چند روز قبل از اولین سالگرد تحلیف محمد مرسی شکل گرفت. تظاهرات سراسری علیه دولت اخوان ‌المسلمین بود و یکی از بلندترین و پرتکرارترین شعارهاحقوق زنان و اقلیت‌های مذهبی و سکولارها بود. در 3 ژوئیه 2013، گروه‌های لیبرال، رهبری اعتراضات را به عهده گرفته و از تسلط نظامیان بر کشور استقبال کردند. تسلطی که طی آن، صدها نفر کشته و هزاران نفر زندانی شدند و حقوق اولیه بشر نادیده گرفته شد.
بدون شک اکثر معترضان، انتظار این اتفاقات خونین را نداشتند و برنامه‌های اخوان ‌المسلمین را برای مصر رد کردند. این حزب که یک سال قبل، در یک رأی‌گیری پر سر و صدا انتخاب شد، تغییراتی در قانون اساسی ایجاد کرد که باعث ترس افرادی که از حکومت سکولار حمایت می‌کردند، شد؛ چرا که اخوان معتقد بود، باید یک قانون اساسی جدید نوشته شود. بنابراین وقتی برای این کار تحت فشار قرار گرفتند، با احزاب سکولار و گروه‌های جامعه مدنی درگیر شدند.

مبارزه با اسلام و دفاع از سکولاریسم

احزاب سکولار و فعالان آن، از این واقعیت که قانون اساسی مصر برگرفته از اسلام است، خشمگین شدند. آن‌ها از اخوان ‌المسلمین و مرسی به دلیل محدودیت آزادی بیان و عدم پرداختن صریح به حقوق زنان، مسیحیان و سازمان‌های غیردولتی انتقاد کردند. با این حال، در نبرد برای تغییر رژیم، دو سال پس از سرنگونی مبارک، شور و شوق معترضان برای نابودی اولین دولت دموکراتیک کشور و استفاده استراتژیک آن‌ها از حقوق بشر جالب توجه بود. تظاهرکنندگان با نشان دادن اخوان ‌المسلمین به عنوان اسلام‌گرایان تندرو و ناقض حقوق بشر، توانستند خود را قربانی معرفی کنند و حمایت داخلی و بین‌المللی را به دست آورند. علی‌رغم هماهنگی با ارتش، لیبرال‌ها از برچسب زدن اقدامات خود به عنوان “کودتا” خودداری کردند؛ زیرا معتقد بودند که از حقوق خود دفاع می‌کنند.

سرنگونی اولین دولت منتخب مردم مصر

با این حال، آن‌ها با سرنگونی دولت اخوان ‌المسلمین که از طریق یک روند انتخاباتی معیوب اما مشروع به قدرت رسیده بود، حقوق خود را نیز تضعیف کردند. به دنبال این اعتراضات، دیکتاتوری نظامی به نام ژنرال عبدالفتاح السیسی به قدرت رسید و تخلفات بسیار بزرگتری نسبت به اخوان ‌المسلمین انجام داد.

بازگشت مصر به ریل دیکتاتوری

با تلاش سکولارها و هدایت و حمایت غرب، جامعه مصر که قبلاً علیه دیکتاتوری حسنی مبارک مبارزه می‌کرد، دوباره به همان ریل قبلی بازگشت. مصر اکنون درگیر جامعه‌ای افراطی شده که آرمان‌های خود را رها کرده است. مردم بر سر مسئله حجاب دو دستگی دارند و این درگیری بین آن‌ها هر روز شدت می‌گیرد. افراد تأثیرگذار در جامعه نیز به این دوقطبی کمک و آن را به بحران تبدیل می‌کنند. از طرفی، مفتی‌ها و شیوخ الأزهر حکم حجاب در اسلام را برای مردم تبیین نموده و از طرفی دیگر افراد مؤثر هم صحبت‌هایی ضد این مواضع می‌کنند.

بحران سلبریتی‌ها در قضیه حجاب زنان مصری

«جابر عصفور»، وزیر فرهنگ مصر، معتقد است که آنچه درباره زن اهمیت پیدا می‌کند، اخلاق و عفت وی است نه فقط پارچه‌ای که به هنگام نماز دور خود می‌پیچاند. عصفور بیان می‌کند که حجاب متعلق به دین اسلام نیست و بعد از عبدالناصر در مصر رواج پیدا کرده است.
«نوال السعداوی»، فعال حقوق زنان در مصر، حجاب را نوعی برده‌داری می‌داند و می‌گوید مردان نیز مانند زنان دارای جذابیت‌هایی هستند؛ چرا آنان حجاب نمی‌کنند؟
«عبدالمعطی حجازی»، شاعر منتقد و نویسنده معاصر عرب، اعلام کرد که حجاب مبنی بر اسلام نیست و ابداع اخوان بوده تا هویت عربی را از بین ببرد. شما در هیچ کشور پیشرفته‌ای حجاب را مشاهده نمی‌کنید؛ بلکه فقط در کشورهای عقب‌مانده زنان آن نقاب را می‌زنند.
«فریده الشوباشی»، روزنامه‌نگار و نویسنده مصری، بیان کرد که حجاب از الزامات اسلام و اجباری نیست. حجاب، با ترویج افکار اخوان و سلفی‌ها گسترش یافت.
«شریف الشوباشی»، روزنامه‌نگار و برادر فریده الشوباشی، پس از فراخوان دختران مصری برای برداشتن حجاب، در خلال سخنرانی برای تظاهرکنندگان میدان تحریر، این نویسنده سکولار، به گروهی از دختران پیشنهاد کرد که روسری خود را بردارند. وی با انتشار پستی در فیس‌بوک افزود:
برای محافظت از آن‌ها توسط گروهی از مردان محاصره خواهند شد و من اولین نفر از این افراد خواهم بود. البته اداره امنیت قاهره برای محافظت از آن‌ها مطلع خواهد شد.1

نجیب ساویریس، تاجر مصری نیز درباره مسئله حجاب اظهارنظر کرده و در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت: «مشکل نقاب این است که برخی افراد پشت آن پنهان می‌شوند تا مرتکب جنایت شوند، زیرا فرد پشت حجاب قابل شناسایی نیست. همان‌طور که برخورد با کسی که چهره‌اش را نمی‌بینیم سخت و خطرناک است. البته این نظر من است و با گفته‌های دین مرتبط نیست. زیرا اصل بر این است که هر فرد، آزاد است و تفسیر و درک اصول دینی موکول به متخصصین و وجدان انسان است.»
بحران‌ سلبریتی‌ها در رابطه با حجاب تنها به ساویریس ختم نشد، بلکه به کارگردان مصری «اناس الدقیدی» نیز کشیده شد. او بیان کرد ترجیح می‌دهد بمیرد تا حجاب داشته باشد. در اظهارات دیگری با بیان اینکه حجاب پوشش اسلامی‌ نیست، گفت:
خدا مرا با حجاب قضاوت نمی‌کند. آیا حجاب مرا مؤدب‌تر می‌کند؟ [این موضوع] درست نیست و بسیاری مردم پشت پرده پنهان می‌شوند.

آب گل‌آلود مناقشه حجاب در مصر

بزرگنمایی رسانه‌ای و مناقشه بر سر حجاب در مصر، روز به ‌روز بیشتر به سمت رادیکال کردن جامعه پیش می‌رود. در طی دو ماه، سه گزارش منتشر شد، مبنی بر اینکه خانم‌های نقاب‌پوش به زنانی که سرشان برهنه است حمله کرده و موهای آن‌ها را به‌زور کوتاه کرده‌اند.2 یا در یک مورد دیگر، خبری منتشر شد که یک آموزگار زن مصری موهای دو دانش‌آموز دختری را قیچی کرد که حاضر نبودند حجاب اسلامی سر کنند.3
بی‌بی‌سی نیوز عربی، به دلیل اعتراضاتی که در فضای مجازی منتشر شد، مستندی را ساخت مبنی بر اینکه برخی اماکن به زنان محجبه خدمات نمی‌دهند. بیشتر این مکان‌ها، پروفایل رسانه‌های اجتماعی همه مهمانان را درخواست کرده و نیز اعلام کردند که پوشش سر ممنوع است. مدیر یکی از آن‌ها نیز به طور قاطعانه گفت:
روسری ممنوع است.4

سرنوشت زنان مصری در بحبوحه جدال جریان‌ها

حالا باید پرسید چه کسی یا چه جریانی از دمیدن در آتش اختلافات عقاید مردم مصر سود می‌برد؟ آیا تمامی این اتفاقات و جریانات به صورت خودجوش و توسط مردم مصر در حال وقوع است؟! این موضوع شایان توجه است که سرنوشت زنان مصری در این بحران‌سازی‌ها و تشویش ذهنی چه خواهد بود. آیا آن‌ها به حقوق خود رسیده‌اند، یا فقط مورد استفاده قدرت‌های سیاسی و جنگ آن‌ها برای رسیدن به حکومت قرار می‌گیرند!

منابع:

3 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *