کشور نیکاراگوئه، بررسی وضعیت زنان
وضع زنان نیکاراگوئه در دهه 1980 میلادی
کشور نیکاراگوئه در آمریکای مرکزی واقع شده و پایتخت آن ماناگوآ نام دارد. این کشور از نظر مساحت بزرگترین کشور آمریکای مرکزی است. تا پیش از دهه 1980 میلادی، و در دوران حاکمیت روسای جمهور مورد حمایت آمریکا مانند آناستاسیو سوموزا (Anastasio Somoza García) در این کشور، زنان نیکاراگوئه وضعیت قابل قبولی نداشتند. آنها از حق مالکیت دارایی، دسترسی به مراقبتهای بهداشتی، دریافت مستقیم حقوق یا حضور در آموزش رسمی منع میشدند.
اسکویول گونزالس(Lola de Carmen Esquivel Gonzalez)، یکی از اعضای انجمن کارگران مزرعه این کشور، در رابطه با دوران کودکی خود میگوید:
در سن 11 سالگی (در دوران دیکتاتوری سوموزا)، در مزرعه کار میکردم و یک کارگر کشاورزی بودم. آن دوران سخت بود؛ زیرا نه آموزش و نه حمایت از کودکان وجود داشت. هیچ حقوقی برای زنان وجود نداشت. بهداشت و درمان وجود نداشت. من و مادرم عشایر بودیم و در بخش های مختلف به دنبال کار میگشتیم و نیشکر برداشت میکردیم.
تغییرات سیاسی به سود زنان نیکاراگوئه
اما شرایط برای نیکاراگوئه در سال 1980 تغییر کرد. جبهه آزادیبخش میهنی ساندینیستا (Frente Sandinista de Liberación Nacional) که نام آن برگرفته از نام اوگوستو سزار ساندینو (رهبر مقاومت مردم نیکاراگوئه در زمان اشغال ایالات متحده آمریکا در دهه ۱۹۳۰) میباشد، یک حزب سوسیالیست در نیکاراگوئه است. این حزب در سال 1980 میلادی به رهبری دانیل اورتگا (Daniel Ortega) بر دیکتاتوری سوموزا غلبه کردند و روی کار آمدند. آنها تا سال ۱۹۹۰ بر نیکاراگوئه حاکم بودند. در این دوره بسیاری از مطالبات زنان به آنان اعطا شد و توانستند از حقوق اولیه خود برخوردار شوند. اما دولت دانیل اورتگا یک ایراد اساسی داشت! و آن هم عدم تامین منافع ایالات متحده بود. دولت اورتگا سیاستهای سوسیالیستی و مستقل را پیگیری میکرد و اعتنایی به درخواستهای آمریکا نداشت.
در همین راستا آمریکا نیز طبق روال همیشگی ضدیت با رژیمهای غیرسرمایهداری و ناهمسو با خودش، برنامه کودتا و تغییر حکومت در نیکاراگوئه را در پیش گرفت. ایالات متحده برای مقابله با حکومت اورتگا، به ایجاد و گسترش «کنتراها» روی آورد. کنتراها گروههای شورشی تحت حمایت ایالات متحده بودند که از سال 1979 تا 1990 و با تامین و هدایت سیا، به براندازی و سرنگونی دولت ساندینیستا مشغول بودند.1
نقش گروههای فمینیستی در تغییر سیاسی کشور نیکاراگوئه
ایالات متحده تلاش کرد تا با راهاندازی یک دهه جنگ به وسیله کنتراها علیه نیکاراگوئه و همچنین تجهیز گروههای فمینیست غربگرا، مردم را به سمت تغییر نظام سیاسی سوق دهد. گروههای فمینیسم با حمایت بینالمللی ایالات متحده، پیشرفتهای دولت اورتگا در حوزه زنان و مطالبات واقعی آنها را نادیده میگرفتند. این گروهها از طریق مطرح کردن مسائلی مانند حق سقط جنین، در حال مقابله با دولت نیکاراگوئه بودند. این جهتگیری و تبلیغ آن، فرصت را برای ایجاد نارضایتی اجتماعی جهت تغییر حزب حاکم فراهم میکرد. در نهایت این تلاشها باعث شکست انتخاباتی ساندینیستا در سال 1990 شد. این در حالی بود که تخمین زده میشود در طول جنگ حدود 5000 زن توسط کنتراها ربوده شده و در اردوگاههای مخالف حبس شدند. جایی که دائما مورد آزار جنسی قرار میگرفتند؛ اما این موضوع هیچگاه مورد نقد جریان فمینیست غربگرا قرار نگرفت. 2
اوضاع زنان نیکاراگوئه وخیم میشود!
پس از تغییر حزب حاکم، نیکاراگوئه وارد دورهای از سه دولت مورد حمایت آمریکا شد که در سیاستهای خود علاقه چندانی به بهبود کیفیت زندگی زنان نداشتند. سیاستهای سرمایهدارانه در نیکاراگوئه برای زنان، بسیار رنجآور بود. آموزش دولتی خصوصی شد و مراقبتهای بهداشتی عمومی بدون بودجه باقی ماند. بخش مشاغل غیررسمی رونق گرفت و شرایط کار به طرز چشمگیری بدتر شد. همچنین بار فقر فزاینده به طور نامتناسبی بر دوش زنان افتاد.
بازگشت مردم نیکاراگوئه به ساندینیستا
اما دوباره شرایط در سال 2007 تغییر کرد و حزب ساندینیستا به قدرت بازگشت. در این دوره نیز، همانند دوره اول، مسئله حقوق زنان دوباره مطرح شد و بسیاری از قوانین وضع شده در دهه 1980 بهبود یافتند. به این ترتیب، جنبش زنان در کشور نیکاراگوئه جان تازهای یافت. حتی سازمان ملل متحد، نیکاراگوئه را در رتبه پنجم برابری جنسیتی در جهان برای سه سال متوالی قرار داد. 3 از سال 2007 تاکنون، سرنگونی حزب ساندینیستا، که حزب مخالف با استعمار ایالات متحده در نیکاراگوئه بودهاند، یک هدف کلیدی سیاست خارجی آمریکا در آمریکای لاتین است. در سال 2018، ایالات متحده تلاش کرد تا کودتایی را علیه رئیس جمهور نیکاراگوئه، دانیل اورتگا هماهنگ کند، که مورد شکست واقع شد.
موج جدید دشمنی آمریکا با کشور نیکاراگوئه
در ماه آوریل 2018، دولت اورتگا مجموعهای از اصلاحات را در موسسه تامین اجتماعی نیکاراگوئه انجام داد. این اصلاحات در رابطه با افزایش پرداختی بیمهشدگان و کاهش مزایای مستمریبگیران بود که باعث ایجاد اعتراضاتی در میان اقشار مختلف جامعه گردید و پلیس مجبور به مداخله جدی شد. 4 این موضوع باعث شد تا سنای ایالات متحده شروع به تحریم این کشور نموده و 1.5 میلیون دلار را به سازمانهای غیردولتی مخالف دولت نیکاراگوئه برای تداوم اعتراضات تزریق کند. همچنین آنها توانستند قطعنامهای را نیز توسط دبیرخانه سازمان کشورهای آمریکایی سازمان ملل متحد در محکومیت اقدامات دولت نیکاراگوئه مصوب کنند.
دخالت در امور کشور نیکاراگوئه با تامین مالی گروههای مخالف
با حمایت آمریکا از گروههای مخالف دولت، آنها از همه ابزارهای تحریف از جمله دستکاری فیسبوکی استفاده کرده و علاوه بر آن اخبار جعلی مرگ دانشجویان را منتشر کردند. حمایت از مخالفان صنفی و حتی فعالین حقوق زنان نیز برای افزایش شکاف اجتماعی و جنسیتی صورت گرفت و تلاش شد تا جامعه ملتهب گردد. از میان گروههای مخالف، سازمان فمینیستی آزالیا سولیس و سازمان دهقانی «مداردو مایرنا» از طریق کمکهای مالی موسسه دفاع برای دموکراسی آمریکا تأمین مالی میشدند.
پولپاشی برای گسترش اعتراضات به طبقات پایین
بعدها مشخص شد که اکثر معترضان از طبقات پایین جامعه نبودند و همه از طبقات بالای نیکاراگوئه آمده بودند. این بدان معناست که مسائل فوق، تنها بهانهای برای شروع اعتراضات بوده و توده مردم چنین اعتراضی را راهبری نمیکردند. حتی آن دسته از افرادی که از طبقه پایین در اعتراضات مشارکت داشتند و در حملات مسلحانه شبانه حضور پیدا میکردند، برای هر شب تخریب، دو تا چهار برابر حداقل دستمزد روزانه، مزد دریافت میکردند. اما عدم همراهی عموم جامعه که بخشی از آن به دلیل اقدامات مناسب اورتگا در حوزه معیشت و اقتصاد بود، باعث شد تا کودتا با شکست همراه شود و آرامش به این کشور بازگردد. 5
تاریخچه دشمنی ایالات متحده با نیکاراگوئه از زبان یک آمریکایی
دانیل کووالیک (Daniel Kovalik)، فعال حقوق بشر آمریکایی، در کتاب خود با نام «نیکاراگوئه؛ تاریخچه مداخله ایالات متحده و مقاومت 6» به بررسی ماهیت مخرب تعامل ایالات متحده با نیکاراگوئه از قرن نوزدهم تاکنون میپردازد. 7 تحلیل کووالیک نشان میدهد که چگونه آمریکا با جنگ کثیف کنونی علیه اورتگا از همان تکنیکهای پنهان و شیوههای غیراخلاقی استفاده میکند که بارها توسط دولت ایالات متحده در طول 150 سال گذشته به کار گرفته شده است. او در این کتاب تصویری دقیق از سوءاستفادههای یک ابرقدرت علیه یکی از فقیرترین کشورهای قاره آمریکا ارائه میدهد.8 همچنین کووالیک مستندی را [در رابطه با کودتای سال 2018] با عنوان «نیکاراگوئه؛ بحران آوریل و پشت پرده آن 9» ساخته که قابل توجه است. او در یک مصاحبه بسیار جالب میگوید:
برای من و بیشتر نیکاراگوئهایها کاملاً واضح است که بحران تابستان 2018 بهوسیله خشونت پلیسی به وجود نیامده است، بلکه در واقع توسط یک کمپین بسیار هماهنگ، دستکاریشده و خشونتآمیز نه تنها علیه دولت، بلکه علیه حاکمیت ایجاد شد. این کمپین سازماندهیشده توسط ایالات متحده تامین مالی شد […] مطمئناً امروز اوضاع بسیار آرامتر از سال 2018 است. اگرچه خشونتهای پراکندهای توسط همان جناح راستی [طرفدار آمریکا] که خشونت را در سال 2018 سامان دادند، دیده میشود. اما بخشی به دلیل خیرخواهی دولت نیکاراگوئه و آزادی بسیاری از زندانیانی است که باید به دلیل خشونت زندانی میشدند.
وضع کنونی کشور نیکاراگوئه
دانیل کووالیک در ادامه گفتگوی خود میگوید:
اقتصاد در حال بازگشت است، گردشگری نیز در حال بازگشت است. اینها همه چیزهای خوبی هستند. اما مشکل این است که ایالات متحده در پایان سال 2018 تحریمهای بسیار شدیدی را اعمال کرده که بدیهی است شکوفایی اقتصاد را دشوارتر میکند. اتحادیه اروپا نیز در حال بررسی تحریمهای مشابه است […] دستاوردهای دانیل اورتگا و انقلاب ساندینیستا واقعاً بیشمار است. اولین پیروزی ساندینیستا سرنگونی دیکتاتور مورد حمایت آمریکا، آناستازیو سوموزا بود. بنابراین ساندینیستها در یک حرکت نه تنها یک دیکتاتوری را سرنگون کردند، بلکه سلطه خارجی را نیز سرنگون کردند، زیرا ایالات متحده از طریق سوموزاها که در سال 1934 به قدرت رسیدند، بر نیکاراگوئه حکومت میکرد.
در سال 1984، ساندینیستا اولین انتخابات آزاد و عادلانه نیکاراگوئه را برگزار کردند و برنده شدند. در سال 1990 آنها مجدداً انتخابات برگزار کرده و شکست خوردند. […] آنها 16 سال قدرت را رها کردند و شاهد تکهتکه شدن کشور تحت حاکمیت نئولیبرال بودند. بنابراین، زمانی که ساندینیستا دوباره در سال 2007 قدرت را در دست گرفتند، کشوری را به ارث بردند که 15 درصد آن بدون برق بود. اکنون کشور پس از 13 سال تقریباً 100٪ برق دارد، وای فای رایگان در سراسر کشور دارد و فقر تا حد زیادی ریشهکن شده است. ساندینیستا به مردم خدمات بهداشتی و آموزش رایگان دادهاند و این کشور اکنون در رتبه پنجم برابری جنسیتی در جهان قرار دارد. آنها به چیزی دست یافتهاند که کمتر از معجزه نیست!
عوامل دخالت آمریکا در کشور نیکاراگوئه
دانیل کووالیک، فعال حقوق بشر اهل آمریکا ادامه میدهد:
ایالات متحده میلیونها دلار عمدتاً در قالب حمایت از گروههای مخالف حکومت، به نیکاراگوئه سرازیر کرده است. در واقع از زمان انتخاب مجدد ساندینیستا در سال 2007، ایالات متحده کمکهای بشردوستانه را کاهش داده است، اما کمک به نیروهای مخالف را با هدف بیثبات کردن کشور افزایش داده است. آنها این کار را از طریق «آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده» (USAID) و «بنیاد ملی برای دموکراسی ایالات متحده» (NED) انجام دادهاند. بنیاد ملی برای دموکراسی ایالات متحده در یک مجله نقش خود را در ناآرامیهای سال 2018 نیکاراگوئه پذیرفت. آنها در واقع به این که پولشان این آشفتگی خشونتآمیز را در سال 2018 ایجاد کرده بود، میبالیدند.
بنابراین این موضوع پنهانی نیست. هدف، از بین بردن ساندینیستا و بازگرداندن حکومت نئولیبرال در نیکاراگوئه است. این هدف همیشه بوده و همچنان هم همین هدف هست! […] پس ترامپ در صدد رسیدن به چه چیزی بود؟ او در تلاش برای رسیدن به آن چیزی بود که اوباما به دنبال آن بود. حتی پیش از آمدن ترامپ نیز این بودجه به نیکاراگوئه سرازیر میشد. در ایالات متحده این یک موضوع فراحزبی است. دموکراتها و جمهوریخواهان با هم بر سر مخالفت با جنبشهای آزادیبخش در سراسر جهان، متحد هستند!
اگر تاریخچه کشورهای مختلف و ارزش زن در تمدنهای باستانی برات جالبه، مطالعه مقاله ” ظلم به زن در طول تاریخ” رو از دست نده.
استراتژی دموکراسی آمریکایی در سراسر دنیا
حمایت ایالات متحده از جناح راست و عناصر خشن در نیکاراگوئه یک استراتژی بسیار قدیمی است. حتی در سال 1953 در اولین کودتا در ایران، سیا از این تاکتیک بر علیه مصدق استفاده کرد. آنها از اعتراضات خشونتآمیز برای سرنگونی دولت مصدق حمایت مالی کردند. این بازی در دیگر نقاط جهان ادامه یافت؛ سال 1973 در شیلی، سال 1964 در برزیل، سال 1954 در گواتمالا و بولیوی. این یک تاکتیک بسیار رایج در کتب درسی سیا و بنیاد ملی برای دموکراسی است.
اگر کسی تاریخ آنها را بداند، خواهد دید که تجربه نیکاراگوئه چقدر شبیه به تجربیات قبلی است! […] من در واقع فکر میکنم این ایده که ایالات متحده از دموکراسی، آزادی و حقوق بشر در هر کجا حمایت میکند، یک شوخی بیرحمانه است! یک کمدی سیاه. ایالات متحده هرگز از دموکراسی در سرتاسر جهان حمایت نکرده است! هدف اصلی آنها حمایت از دولتهایی است که منافع اقتصادی آمریکا و غرب را پیش میبرند. دموکراسی [تا جایی] خوب است که فاشیستهایی مانند پینوشه در شیلی، بولسونارو در برزیل، سوموزاها در نیکاراگوئه و [محمدرضا] شاه در ایران بر سر کار باشند. این نظریه که آنها از آزادی و دموکراسی حمایت میکنند، هیچ مبنای واقعی ندارد. این یک خیالپردازی محض است! ممکن است شما به وجود اسب تکشاخ یا اجنه باور داشته باشید، اما این قابل باور نیست. 10
منابع:
- 1. کتاب Litigation strategy at the International Court a case study of the Nicaragua v United States dispute نوشته Gill, Terry D صفحه 329
- 2. کتاب Women of the revolution: Gendered politics of resistance and agency in the cultural production of Margaret Randall, Cogent Arts & Humanities نوشته Mary Louisa Cappelli | Michael Bintley
- 3. بازگشت مردم نیکاراگوئه به ساندینیستا
- 4. موج جدید دشمنی آمریکا با کشور نیکاراگوئه
- 5. پولپاشی برای گسترش اعتراضات به طبقات پایین
- 6. Nicaragua: A History of U.S. Intervention & Resistance
- 7. بررسی ماهیت مخرب تعامل ایالات متحده با نیکاراگوئه
- 8. سوءاستفادههای یک ابرقدرت علیه یکی از فقیرترین کشورهای قاره آمریکا
- 9. Nicaragua: The April Crisis & Beyond
- 10. استراتژی دموکراسی آمریکا در سراسر دنیا
بدون دیدگاه