محدودیت‌های زنان ایرانی در دوره ساسانیان

در رابطه با وضعیت جامعه ایرانی پیش از اسلام، حقایقی وجود دارد که کمتر به آن پرداخته شده و عموم مردم اطلاعاتی در این‌باره ندارند. در این مقاله به محدودیت‌های کمتر شنیده شده زنان در ایران، پیش از ظهور اسلام در این سرزمین پرداختیم. درباره وضعیت زنان ایران زمین پیش از اسلام، می‌توان به تاریخ دوره ساسانیان اشاره کرد و نکاتی را از آن استخراج نمود. در دوره ساسانیان آئین زرتشت دین رسمى کشور بود؛ پس به بررسی اعتقادات، باورها و قوانین این دین نیز می‌پردازیم.

زنان و جامعه مردسالار ساسانی

بخاطر مردسالار بودن آیین زرتشتی، زنان در جامعه ساسانی محدود بودند.1 زن خوب در جامعه ایرانی زنی بود که به خانه‌داری، فرزند‌آوری و همسرداری بپردازد و در اجتماع حضور پیدا نکند. از این رو چنین زنانی نمادِ رفتار خوب بودند. از زنان انتظار می‌رفت که نقش‌های خود در خانه را به عنوان دختر، همسر و مادر بپذیرند و به دنبال حضور و مطرح شدن‌ در جامعه نباشند. زنان ساسانی باید کاملاً مطیع مردان می‌بودند؛ با وجود اطاعت کامل از مردان، آن‌ها حقوق و مسئولیت‌های قانونی خاصی هم داشتند. این موارد شامل حق انعقاد قرارداد و معاملات تجاری، دسترسی به ارث و پرداخت کلیه بدهی‌ها می‌شد.2

 در آن دوران حکومت‌داری امری کاملاً مردانه بود؛ علاوه بر آن کلیسای زرتشتی هیچ زنی را بعنوان روحانی قبول نمی‌کرد. تصور انسان ایرانی از سلطنت کاملاً مردانه بود. کلیسای زرتشتی هیچ روحانی زنی نداشت و زنان همیشه تحت نظارت یک قیم مرد بودند. البته روحانیت و دربار هیچ شخصی را بعنوان پادشاه قبول نمی‌کردند مگر اینکه از خاندان سلطنتی باشد. بنابراین، دو خواهر، پوران‌دخت و آذرمیدخت در حالی که هیچ عضو دیگری از تبار سلطنتی در دسترس نبود، برای مدتی بر امپراتوری ساسانی حکومت کردند. پوران‌دخت به مدت دوسال حکومت کرد و پس از او خواهرش آذرمیدخت حاکم شد.

پوران دخت و آذرمیدخت

زنان در حرمسراهای ساسانیان

پادشاهان ساسانی در تعدد زوجین آزاد بودند؛ آنان یک همسر اصلی داشتند که مادر وارث تاج و تخت (ولیعهد) بود. همچنین چندین همسر از درجه پایین‌تر و غیردائم که همگی او را در سفرها و حتی در لشکرکشی‌ها همراهی می‌کردند.4 حرمسرای ساسانی تحت نظارت خواجه‌ها بود و خوانندگان و نوازندگان زن نیز داشت.
بر اساس افسانه‌های ساسانی، خسرو دوم در میان همه پادشاهان ایرانی، در لذت‌جویی خود اسراف‌کارترین فرد بوده است. او در قلمرو خود جستجو کرد تا زیباترین دختران را پیدا کند و شایع شد که حدود 3000 نفر از آنها در حرمسرای او نگهداری می‌شدند. همه مردم ایران از این عمل وی متنفر بودند و آن را محکوم کردند. مردم از اینکه پادشاه، ایشان را از ازدواج و اولاد محروم کند، نفرت داشتند. این کار خسرو دوم، چهارمین جنایت از هشت جنایتی بود که او بعداً به خاطر آنها محاکمه و اعدام شد.

ساسانیان

ازدواج در دوران ساسانیان

در جامعه ساسانی، دختران را پس از رسیدن به سن پانزده سالگی یا حتی گاهی کمتر، آماده ازدواج می‌دانستند. در آن دوران، ازدواج در جامعه ایرانی بسیار مورد توجه قرار می‌‌گرفت و امری پسندیده بود. وظیفه دینی پدر پیدا کردن پسر خوب برای دخترش بود و ملاک‌های یک شوهر خوب، هوش، تربیت و داشتن مالکیت زمین زراعی بود. علاوه بر این، وظیفه پدر یا قیم این بود که وکالت عروس برای قرارداد ازدواج را داشته‌ باشد. در این قرارداد پول و اموال متعلق به عروس، در اختیار شوهر قرار داده می‌شد، و تعیین می‌شد که چه محدودیت‌هایی بر زن اِعمال شود. در دوران ساسانی در قرارداد ازدواج مشخص می‌شد که یک ازدواج از چه نوعی است:
1. ممتاز
2. زیردست 
3. متکی به خود/وابسته به خود و…

در تمامی انواع ازدواج، مرد در مواردی نسبت به زن برتری داشت. مرد می‌توانست زن خود را به راحتی طلاق دهد در صورتی که مرتکب گناهان خاصی شود. درصورت سرپیچی زن از مرد، دادگاه «گواهی عدم فرمانبری» صادر می‌کرد و زن تمام امتیازات در قرارداد ازدواج را از دست می‌داد.5 همچنین سهم دختران از ارث پدر نصف فرزندان پسر بود و در عالی‌ترین نوع ازدواج، مرد اجازه گرفتن چندین همسر را داشت.

ازدواج ممتاز

در حکومت ساسانیان، دختران 15 ساله، در صورتی که پدرشان برای آنها همسر مناسبی در نظر داشت، با عنوان زن ممتاز ازدواج می‌کردند. بالاترین و عالی‌ترین نوع ازدواج، «ازدواج ممتاز» بود؛ چرا که وظایف دقیق و متقابل بین زن و شوهر وجود داشت. زن و فرزندان در صورت فوت پدر، توسط خاندان مرد پذیرفته شده و حتی ارث می‌بردند. اما اگر در دادگاه ثابت می‌شد که زن از شوهر خود سرپیچی می‌کرده، دادگاه «گواهی عدم فرمانبری» صادر می‌کرد. در صورت صدور گواهی عدم فرمانبری، زن تمامی امتیازات خود را که در قراردادش بود، از دست می‌داد. در غیر این صورت، زن به اندازه پسران ارث می‌برد، در حالی که دختران نصف سهم ارث پسران را دریافت می‌کردند. زن در صورت فوت شوهر سرپرست خانواده می‌شد، تا زمانی که فرزند پسر به سن 15 سالگی برسد. زنان در این نوع ازدواج استقلال نسبی داشتند و مدیریت داخلی خانه، تربیت فرزندان، و سازمان‌دهی دیگر اعضای خانواده بر عهده آنان بود. هر مرد فقط می‌توانست یک زن ممتاز داشته‌ باشد؛ بقیه همسران مرد در دسته «زیردست (چاکر زن)» قرار‌ می‌گرفتند.

ازدواج در ایران باستان

ازدواج زیردست

یک زن زیردست یا «چاکر زن» از امتیازات همسر ممتاز برخوردار نبود؛ زیرا شوهرش حق داشت پس از ازدواج دارایی او را تصاحب کند. همچنین اگر یک چاکر زن بیوه می‌شد، پسر بالغ یا نزدیک‌ترین اقوام شوهر متوفی او، سرپرست وی می‌شد. نه چاکر زن بیوه و نه فرزندانش مستحق اموال شوهر نبودند. با این حال، تا زمانی که او در خانه خدمت می‌کرد، «درآمد سالانه کمی» دریافت می‌نمود. اختیارات او حتی بر فرزندان خودش نیز محدود بود. علاوه بر این، به عنوان یک زن زیردست، شوهر می‌توانست او را بدون رضایت خودش به مرد دیگری قرض دهد. این کار زمانی انجام می‌شد که یک مرد بیوه توانایی مالی داشتنِ همسر دیگری را نداشت، اما برای نیازهای جنسی و مراقبت از فرزندانش به یک زن نیاز داشت.

زن مزرعه است و مرد مالک او و فرزندان اوست!
جالب است بدانید هر فرزندی که از زن قرضی به دنیا می‌آمد، اگر حاصل ازدواج دوم زن میبود، به شوهر اول او تعلق داشت. زیرا ساسانیان معتقد بودند که «زن مزرعه است… هر چه در آنجا می‌روید متعلق به صاحبش است، حتی اگر او دانه را نکاشته باشد».
اگر زن ممتاز بیوه جهت فرزند‌آوری مجبور به ازدواج با اقوام شوهر متوفی خودش می‌شد، در آن خانواده به چاکر زن تنزل میافت. علاوه بر این، نیمی از فرزندان وی، قانوناً متعلق به شوهر اول چاکر زن خواهند بود. این وضعیت ظلم بزرگی بود چرا که آن زن بیوه برای همیشه همسر زیردست محسوب می‌شد و دیگر هیچوقت توانایی داشتن ازدواج ممتاز را نداشت. این امر برای فرزندان او نیز نقطه‌ضعف بود؛ زیرا آنها عضوی از خاندان پدر واقعی خود محسوب نمی‌شدند. با این حال، فرزندان پسر شانس بیشتری برای دریافت حمایت داشتند؛ زیرا می‌توانستند برای وارث شدن به فرزندخواندگی پذیرفته ‌شوند. در حالی که تنها امید فرزندان دختر این بود که پدر آنها را تامین کند. در مجموع، همسران زیردست و اولادشان هیچ حمایتی نداشتند، مگر اینکه شوهر یا اقوام شوهر از خود محبتی نشان دهند.

متکی به خود یا وابسته به خود

مورد سوم ازدواج «خودسر زن» است. دختر در صورتی که پدر همسری برای او انتخاب کند، حق دارد موردِ پدر را بدون عواقب قانونی رد کند. اگر پدر تا سن 15 سالگی نتواند دختر را عروس کند، دختر می‌تواند پس از سن 15 سالگی هر مردی را که خواست به رضایت خود به همسری بپذیرد! به علاوه، پدر اجازه نداشت دخترش را به خاطر این کار سلب ارث کند. اما اگر سن دختر کمتر از سن ازدواج می‌بود، ارث او کاهش میافت. با این حال، دختر پس از اینکه فرزند پسرش به 15 سالگی می‌رسید، همسر ممتاز می‌شد.

طلاق در دوران ساسانیان:

مهم نبود ازدواج از چه نوعی باشد، همیشه برای زن جهیزیه و شیربها وجود داشت. شوهر موظف بود «به تازه عروسش هدیه ازدواج به مبلغ تعیین شده‌ بدهد.» این هدیه در صورت جدایی کاملاً در اختیار او بود و شوهر نمی‌توانست از پرداخت شیربها خودداری کند. طلاق نیز توافقی بود، هرچند استثناهایی وجود داشت. در صورتی که زن برخی از کارها از قبیل فحشا، سحر و جادو، امتناع از انجام وظایف خود، امتناع از همخوابی با شوهر، عدم خودداری از نزدیکی در حین قاعدگی، کتمان قاعدگی، زنا، ارتکاب گناهی عمدی که جسم یا روح را آزار دهد و… را مرتکب می‌شد، مرد می‌توانست بدون رضایت زن تقاضای طلاق کند.

در برخی موارد نیز طلاق بعد از فوت شوهر اجرا می‌شد، زمانی که زن مجبور بود با یکی از بستگان متوفی ازدواج کرده و برای او فرزند وارث بیاورد. علاوه بر این، مرد ایرانی قانوناً ملزم به ازدواج با زن مجردی بود که با او رابطه جنسی داشته‌ است.

ازدواج با محارم در دین زرتشت

در حکومت ساسانیان ازدواج با محارم توسط کاهنان زرتشتی امری محسوب می‌شد که مردان را قوی و زنان را با فضیلت می‌کند. توصیه کاهنان به ازدواج با محارم مورد خشم مردم ایران واقع شد و ایشان به مسیحیت گرویدند و زرتشتیت سقوط کرد.
دین زرتشتی در جامعه ساسانی نیز به ظهور ازدواج محارم (خوتوک داس) منجر شد. مردان اجازه داشتند با دختران، خواهران و مادران خود ازدواج کنند. این نه تنها غیر قابل تحمل نبود، بلکه در واقع به عنوان اعمالی پرهیزکارانه و شایسته و حتی در برابر نیروهای اهریمنی مؤثر تلقی می‌شد. کاهنان ادعا کردند که ازدواج با محارم «مردان قوی‌تر، زنان با فضیلت‌تر، و کیفیت و کمیت فرزندان بیشتری تولید می‌کند و از پاکی نژاد محافظت می‌کند.» این امر با مقاومت زیادی روبرو شد و منجر به گرویدن بیشتر زرتشتیان به مسیحیت شد و گمان می‌رود که به سقوط دین زرتشتی انجامید.

منابع:

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *