زنان، قربانی استعمار الجزایر توسط فرانسه

استعمار فرانسه در الجزایر

از سال 1830 تا 1962، الجزایر نقش مهمی در امپراتوری فرانسه به عنوان یکی از قدیمی‌ترین مستعمرات آن داشت. یکی از مسائل چالش‌برانگیز آن روزها در الجزایر، مشکل حجاب بود که فرانسوی‌ها با اقدامات مختلف توانستند توسط آن از زنان به عنوان یکی از ابزارهای خود برای استعمار الجزایر استفاده کنند. هنگامی که فرانسه به الجزایر حمله کرد، برای تحمیل دیدگاه‌های خود به الجزایری‌ها، سعی کرد هویت آن‌ها را پاک کند. در این بین، زنان الجزایری به عنوان ابزار اصلی برای دستیابی فرانسه به اهداف خود بودند و حجاب نقش مهمی در دوران استعمار فرانسه داشت.
از دیدگاه فرانسوی‌ها، حجاب آخرین سنگر مقاومت مسلمانان الجزایر بود. در طول اشغال الجزایر توسط فرانسه، نویسنده فرانسوی «فرانتس فانون(Frantz Fanon)» در کتاب خود با عنوان «الجزایر بی‌حجاب(Algeria Unveiled)» بیان کرد که فرانسوی‌ها قصد داشتند زنان الجزایری را برهنه کرده و آن‌ها را از حجاب جدا کنند. او توضیح داد که چگونه فرانسه با هدف حفظ سلطه استعماری خود، از طریق زنان الجزایری و تخریب جامعه الجزایر تلاش می‌کرد. وی در یک جمله مشهور اظهار داشت:
اگر می‌خواهیم ساختار جامعه الجزایر و ظرفیت مقاومت آن‌ها را نابود کنیم، ابتدا باید زنان را تسخیر کنیم. ما باید آن‌ها را در پشت پرده‌هایی که در آنجا پنهان می‌شوند و در خانه‌هایی که مردان آن‌ها را از چشم‌ها دور نگه می‌دارند، جستجو کنیم.
فرانتس فانون، پیامدهای استعماری بی‌حجابی زنان الجزایری را محکوم و بیان کرد:
هر حجابی که افتاد و هر بدنی که از آغوش حجاب سنتی رهایی یافت، این واقعیت را نشان می‌دهد که الجزایر شروع به انکار خود کرده و تجاوز استعمارگر را پذیرفته است.

جنگ روانی فرانسوی‌ها علیه زنان الجزایر

پیش از آنکه فرانسوی‌ها نیت خود را برای تهاجم به الجزایر و تسخیر آن اعلام کنند، تلاش می‌کردند تا مردم فرانسه را متقاعد کنند. برای این منظور، از ابزار عکاسی و تصاویر زنان الجزایری استفاده می‌کردند تا ذهنیت مدنظر خود را درباره این زنان برای مردم فرانسه ایجاد کنند. هنگامی که ارتش استعماری فرانسه در اوایل قرن بیستم وارد الجزایر شد، عکاسان نیز همراه آن‌ها بودند. این عکاسان تمایل داشتند تا زنان الجزایری را در حال استراحت در حرم‌سراها، قلیان کشیدن، محبوس شدن در زندان خانه‌های خود، برهنه و جنسی عکس بگیرند. اما وقتی به الجزایر رسیدند، با زنانی روبرو شدند که بدن آن‌ها پوشیده و فقط چشمان‌شان قابل مشاهده بود. بنابراین، این تصاویر در قاب عکاسان جایی نداشتند.

ماموریت دفتر پنجم ارتش فرانسه

همانگونه که فرانتس فانون اشاره نمود، یکی از ابزارهای بسیار مهم برای مقاومت الجزایری‌ها، حجاب بود و دولت فرانسه تلاش کرد با استفاده از جنگ روانی و رسانه‌ای، با توجه به امکانات آن زمان، برای حذف حجاب زنان الجزایری اقداماتی را به عمل آورد. مسئولیت اجرای جنگ روانی و پروپاگاندا در مخالفت با حجاب در الجزایر، به عهده یک اداره به نام دفتر پنجم ارتش فرانسه(Fifth Bureau) بود که متخصصین در زمینه جنگ روانی آنجا مشغول فعالیت بودند.
اما ارتش فرانسه با مشکل بزرگی در اجرای کمپین کشف حجاب خود روبرو شد. چگونگی دسترسی به جمعیت بیش از چهار میلیون زن، که 98 درصد آن‌ها بی‌سواد و پراکنده و در سطح یک قلمرو عظیم در روستاهای دورافتاده بودند، فرانسوی‌ها را با مشکل مواجه می‌کرد. آن‌ها از “استراتژی تماس” و ارتباطات رسانه‌های جمعی (چاپ، فیلم و رادیو) که به طور متمرکز، توسط دولت و ارتش برای دسترسی به زنان الجزایری در سراسر فضای جغرافیایی توسعه داده شد، برای حل این مسئله استفاده کردند. در نهایت، ارتش فرانسه و همچنین فرانتس فانون، رادیو را قوی‌ترین ابزار برای دستیابی به مخاطبان بی‌سواد دانستند.

«سرهنگ گوسو»، رئیس دفتر پنجم در شهر الجزیره که پیش از این نقش کلیدی در تدوین استراتژی‌های آزادی زنان، از جمله عملیات‌های قبلی ایفا کرده بود، در ژوئیه ۱۹۵۷ در رادیو الجر صحبت‌های یک مجری زن مسلمان به نام نادیرا را پخش کرد که در آن او به انتقاد از حجاب پرداخت و خواهان رهایی زنان الجزایری شد. بسیار محتمل بود که حرف‌های نادیرا برای خواهران مسلمانش و همچنین نامه‌های شنوندگان که خوانده می‌شد، توسط افسران جنگ روانی نوشته شده باشد. همان‌طور که سخنرانی‌های مشابه دیگری برای زنان الجزایری پس از آن پخش شد.

تاثیرات جنگ نرم فرانسه بر مردم الجزایر

در تاریخ 8 آوریل 1958، یک گروه متشکل از 75 زن از محله کاسبا، نامه‌ای را به رئیس رادیو کاسبا ارسال نمودند. در این نامه، آنان از پخش برنامه‌های مرتبط با آزادی در چارچوب الجزایر جدید فرانسوی(Algérie Nouvelle et Française) ستایش کردند. آن‌ها ادعا کردند که برای تبدیل زن مسلمان به زنی مدرن و متمدن، لازم است که همانند زن فرانسوی برای آینده برنامه‌ریزی نماید و به این منظور، هر زن مسلمان باید حجابی که او را محدود می‌کند را کنار بگذارد. «سرهنگ ماسو»، با ارسال این نامه به کابینه «رائول سالان»، تاکید نمود:
بررسی‌های افکار عمومی نشان داده‌اند که زنان جوان مسلمان تمایل دارند به آزادی بیشتری دست یابند و در جنگ فکری، از طرفی که در راستای مخالفت با مفهوم سرکوب حجاب قدم بردارد، پیروی خواهند کرد. به نظر من، به طور کاملاً ضروری به نظر می‌رسد که دستور کشف حجاب هم‌اکنون به طور قطعی و بدون ابهام اعلام شود.
دختر جوان پادشاه مراکش، در میان جمعیت برای زنان سخنرانی نمود و درباره حقوق و نیاز آنان به تحصیل و مشارکت فعال در جامعه سخن گفت. این سخنرانی برای جنبش ناسیونالیستی مراکش نیز اهمیت بسیاری داشت و به عنوان یک قدم مهم در جهت ایجاد یک رنسانس ملی در این کشور تلقی می‌شد. افسران جنگ روانی فرانسه در سال‌های ۱۹۵۷ و ۱۹۵۸ مکرر به کشف حجاب “لالا آیچا”، دختر پادشاه مراکش، اشاره داشتند و این موضوع در رسانه‌های مختلف مورد بحث و توجه قرار می‌گرفت.

پس از آن، بسیاری از زنان جوان از خانواده‌های اشرافی، به جمعیت پیوستند و از بالکن‌های عمومی به نمایش بی‌حجابی پرداختند؛ زیرا قرار بود که این نوع وقایع در شهرهای بزرگ الجزایر در ماه می 1958 توسط ارتش فرانسه تجدید حیات یابد. جالب اینجاست که در اصلاحات داخلی و ممنوعیت حجاب، تحولی که اغلب توسط مبلغان ارتش فرانسه مورد استفاده قرار گرفت این بود که نشان دهد که آزادی حجاب کاملاً با اسلام سازگار است و صرفاً یک برنامه خطرناک غربی تحمیل‌شده توسط قدرت‌های سکولار یا مسیحی نیست. گزارش‌های متعددی درباره پخش پوسترهای تبلیغاتی علیه حجاب وجود دارد. به عنوان مثال، دنیا اسماعیل، روزنامه‌نگار فرانسوی‌‌الجزایری علاقه‌مند به تاریخ الجزایر، اعلام نمود که ارتش فرانسه از طریق پوسترها و کمپین‌های تبلیغاتی سعی کرده است زنان را متقاعد کند که روبند و روسری خود را بردارند.

رویدادهای کشف حجاب سراسری در الجزایر

اما اوج پروژه حجاب فرانسه، مربوط به روزهای 17 و 18 می‌ سال 1958 است که رویدادهای جداگانه‌ای برای کشف حجاب گسترده در سراسر الجزایر برگزار شد و تعدادی از زنان حجاب‌های خود را برداشته و سوزاندند. دفتر پنجم، در مدتی کوتاه، توانست یک صحنه متهورانه از حجاب‌سوزی را ترتیب دهد. قبل از برگزاری مراسم، تعداد زیادی از پوسترهای تبلیغاتی توسط ارتش فرانسه منتشر شدند که افراد را تشویق می‌کرد تا در این تظاهرات شرکت کنند. عناوینی مانند آیا زیبا نیستید؟ خودتان را آشکار کنید! و “مانند بقیه زنان باشید و خودتان را آشکار کنید!” در این پوسترها به چشم می‌خوردند. این پوسترها دیوارهای الجزیره را پوشانده و زنان را به برداشتن حجاب تشویق می‌کردند.

در آن روزها، مراسم‌ها توسط ارتش فرانسه برگزار شد و همسران افسران ارتش فرانسه برخی از زنان الجزایری را بی‌حجاب کردند تا نشان دهند که اکنون در کنار «خواهران» الجزایری خود هستند. این نمایش‌ها بخشی از یک کمپین آزادی با هدف نشان دادن چگونگی جذب زنان مسلمان به ارزش‌های اروپایی و دوری از مبارزات استقلال‌طلبانه بود. در جریان تظاهرات، زنان مسلمان الجزایری شعار «کف کیف لا فرانسه» (مانند یک زن فرانسوی) سر می‌دادند. آن‌هاهمراه با فرانسوی‌ها سرود ملی فرانسه و آواز نظامی آفریقا را می‌خواندند و مدعی بودند که با فرهنگ فرانسه هماهنگ شده‌اند. در همان شب، دوازده زن جوان الجزایری برقع‌های خود را سوزاندند و عکاس ارتش فرانسه، تصاویر را ثبت کرد. در این عکس‌ها گروهی از دختران حدوداً پانزده‌ساله الجزایری توسط دو زن اروپایی تشویق می‌شوند.

بیایید مانند زنان فرانسوی باشیم!

بسیاری از خانم‌های الجزایری، اصولاً از مناطق روستایی به اینجا آمده و مجبور شده‌اند خود را بدون حجاب نشان دهند و در برابر دوربین‌های استعمارگران ژست بگیرند. این خانم‌ها حتی از اعتراف به آنچه بر سرشان آمده، شرمساری می‌کردند. در بسیاری از عکس‌ها، نگاه خانم‌ها به دوربین، نشان‌دهنده وحشت، ناامیدی و سرزنش است. همچنین در برخی گزارش‌های تاریخی آمده است که برخی از خانم‌های مسلمان الجزایری به ازای دریافت دستمزد یا به اجبار، حجاب خود را برداشته و شعار “بیایید مانند زنان فرانسوی باشیم” را سر دادند.
برای مثال، دختری به نام مونیک آمزیانه(Monique Ameziane) که در سن ۱۸ سالگی بود، برای یک کمپین تبلیغاتی مربوط به استعمار فرانسه در الجزایر مورد استفاده قرار گرفت. داستان او در آرشیو نظامی ارتش فرانسه در پاریس ثبت است. این دختر جوان الجزایری به طور داوطلبانه حجاب خود را برنداشت، بلکه فقط در یک صحنه نمایشی شرکت کرد؛ زیرا به او اعلام شد که در صورت سرپیچی، برادر بازداشت‌شده‌اش اعدام می‌شود. دختران و زنان بسیاری نیز به دلایل مشابه این، به کمپین کشف حجاب پیوستند که نمی‌خواستند شغل خود را در خانواده‌های فرانسوی از دست بدهند.

افراد مشهور، ابزاری برای ترویج فرهنگ استعماری

بهره‌گیری از اشخاص مذهبی و تأثیرگذار به منظور ترویج کشف حجاب، یکی دیگر از برنامه‌ها بود. عبدالعلی بن احمد لخداری، یک رهبر مذهبی مشهور در داخل و خارج از کشور، پیش از اینکه در سال ۱۹۴۹ به عنوان امام جماعت مسجد سیدی کیتانی و مدیر مدرسه الکتانیه کنستانتین منصوب شود، در دانشگاه زیتونا در تونس تحصیل نموده بود. سرویس اطلاعاتی کشور فرانسه، او را بررسی کرده و تشخیص دادند که می‌تواند موثر باشد. دولت نیز با اهدای جوایزی مانند سفر رایگان حج، او را همراه خود و برنامه‌های کشف حجاب کرد. شیخ لخداری در برنامه مونیک آمیزیانه، قبل از اجرای کشف حجاب او برای زنان الجزایر سخنرانی نمود. لخداری از فرانسه و آزادی اعمال مذهبی تحت حاکمیت آن تمجید می‌کرد.
ای زن عزیز، زمان آن فرا رسیده است که نقش مهم خود را در تاریخ الجزایر جدید ایفا نمایید. بر اساس فرمایش خداوند، زنان نیز مانند مردان دارای حقوق و تکالیفی هستند و به هیچ‌وجه نمی‌توان آن‌ها را به عنوان یک موجود قابل خرید و فروش در نظر گرفت. همچنین، حجاب خیالی و افراطی هیچگونه ارتباطی با دین اسلام ندارد.
این سخنرانی برای مردم فرانسه تأثیر بسزایی داشته است. از دیدگاه آنان، اهمیت آن در این بود که بتوانند مردم الجزایر را متقاعد کنند که کشف حجاب زنان بخشی از دستور کار سیاسی تحمیل‌شده توسط یک آتئیست و قدرت استعماری نیست. بلکه عملی با تأیید رهبران مذهبی الجزایر و سازگار با قرآن است. در سال‌های بعد، سخنرانی لخداری به‌طور مداوم در تبلیغات و در رادیو پخش می‌شد.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *