زنان ژاپنی بعد از جنگ جهانی دوم

تسخیر ژاپن با دفاع از حقوق زنان!

آمریکایی‌ها پس از کشتن صدها هزار ژاپنی و اشغال این کشور پس از جنگ جهانی دوم، برای توجیه این اقدامات خود به روایت‌سازی روی آوردند. آن‌ها در صدد بودند سلطه و حضور خود و جلوگیری از شکل‌گیری یک ژاپن قدرتمند (مانند آلمان پس از جنگ جهانی اول) و حفظ سلطه ژئوپولیتیک خود در منطقه شرق آسیا را تداوم بخشند؛ مناسبات اجتماعی و حقوقی که به شدت مبتنی بر تقدس نهاد امپراطوری، خانواده و ملیت بود را از طریق پیگیری گفتمان آزادی زنان و حق رای و بازنویسی قانون اساسی ژاپن تغییر دهند. همچنین از ورود شوروی و تفکر کمونیسم به داخل این کشور (قبل از جنگ، سوسیالیسم وکمونیسم در میان برخی از جوانان ژاپنی وجود داشت) جلوگیری کنند.
آمریکایی‌ها با روایت‌سازی خود، مبنی بر اینکه حقوق زن در ژاپن وجود ندارد و زنان ژاپنی تحت ظلم مردان شرقی و وحشی خود هستند، اشغال خود را مشروع جلوه دادند. این پروژه نیازمند این بود که زنان ژاپنی را زنان بسیار بدبخت، بی‌اختیار، در حاشیه و همیشه تحت ظلم معرفی کنند. تا بتوانند خود را بعنوان قهرمان دفاع از حقوق زنان و دموکراسی اعلام کرده و جای پای خود را برای پیگیری منافع استراتژیک سفت کنند. آن‌ها می‌خواستند به زنان ژاپنی و به دنیا نشان دهند که اشغال‌گر و متجاوز نیستند، بلکه منجی و مصلح هستند.

سربازان آمریکایی

تلاش برای نجات زنان طبقات بالای ژاپنی از دست‌درازی سربازان آمریکایی

پس از اشغال ژاپن توسط آمریکای فاتح جنگ جهانی دوم و حضور نیروهای آمریکایی در این کشور، سربازان آمریکایی جذب زنان ژاپنی شدند و برخوردهای جنسی بین سربازان و زنان ژاپنی اتفاق افتاد که شیوع سریع بیماری مقاربتی به دنبال داشت.1 این اتفاق دقیقاً مانند آنچه که در فلیپین رخ داد، بود. در ابتدا ژاپنی‌ها به این فکر افتادند که چه طرحی برای نجات زنان‌شان (منظور زنان طبقه متوسط به بالا) بیاندیشند و چه اقدامی کنند که تجربه فلیپین در ژاپن تکرار نشود. آن‌ها برای در امان ماندن دختران، همسران و مادران‌شان از تهدید و ظلم سربازان خارجی پس از اشغال این کشور، به دنبال تأسیس «انجمن تفریح و سرگرمی» افتادند.2
ماموریت اصلی این انجمن حفاظت از «پاک ماندن نژاد ژاپنی»3 و «کمک به حفظ سیاست ملی» با حمایت از زنان طبقه بالای جامعه بود و زنان طبقات پایین به عنوان «بوهاتی4 (یا سپربلا)5)» قربانی شدند.6 همچنین ژاپنی‌ها مجبور شدند تبلیغاتی را برای جذب کارگر جنسی با عناوینی مانند «زنان ژاپنی جدید» در خیابان‌ها و حتی روزنامه‌های ژاپنی منتشر کنند. آن‌ها در این آگهی‌ها به دنبال نیروی زن ۱۸ تا ۲۵ ساله بودند تا به سربازان آمریکایی خدمات جنسی ارائه دهند. همه این اقدامات برای این بود تا سربازان آمریکایی به دیگر زنان طبقه بالای ژاپنی تعرضی نداشته باشند. آن‌ها حتی به زنان توصیه کردند تا در خانه بمانند که مورد تعرض جنسی سربازان آمریکایی‌ قرار نگیرند.

شیوع بیماری‌های مقاربتی، نتیجه تن‌فروشی زنان فقیر ژاپنی

مشغول شدن سربازان به روابط جنسی گسترده، موجب همه‌گیری انواع بیماری‌های جنسی شد به طوری که آمار به 400 هزار نفر رسید. برای مثال کیوتو تا سال 1958 (از 1945) شدیداً درگیر این بیماری بود. جنگ باعث شد زنان طبقات پایین ژاپن بخاطر بحران غذایی، مالی و بهداشتی به تن‌فروشی کشانده شوند. پس از رسوایی و ایجاد بحران بیماری جنسی، طرح مذکور پس از دو سال متوقف شد. چیزی که خیلی آمریکایی‌ها را نگران می‌کرد، این بود که این همه‌گیری بیماری جنسی به عنوان یک تهدید علیه سبک زندگی آمریکایی، امنیت ملی و دموکراسی تلقی می‌شد و نه بهداشت و سلامت زنان ژاپنی!7

زنان ژاپنی جنگ جهانی

اگر تاریخچه کشورهای مختلف و ارزش زن در تمدن‌های باستانی برات جالبه، مطالعه مقاله ” ظلم به زن در طول تاریخ” رو از دست نده.

تعطیلی فاحشه‌خانه‌ها و ایجاد بحران جدید

بعد از خدشه‌دار شدن وجهه آمریکا و رسانه‌ای شدن خباثت‌ و انحطاط اخلاقی سربازان، فاحشه‌خانه‌ها را تعطیل کرده و همه زنان بی‌سرپناه و فقیر را به خیابان ریختند. در واکنش به این بیماری گسترده، فرماندهی ارتش ایالات متحده مشکل را از سوی زنان ژاپنی دانست. او بیان داشت که زنان ژاپنیِ آلوده‌ای که با سربازان آمریکایی آمیزش جنسی داشته‌اند، مرتکب جنایاتی شده‌اند که امنیت را به خطر انداخته است. جمع‌آوری این «جنایتکاران» و معاینات پزشکی اجباری بر روی آنان ضروری است.8 نه فقط زنان روسپی، بلکه از نظر اشغالگران، کلِ مردم ژاپن به عنوان یک «مخزن بسیار بزرگ و خطرناک بیماری‌های مقاربتی» بودند.9 نکته عجیب اینجاست که این زنان نه تنها توسط آمریکا «مجرم» و «نجس» خوانده شدند (یعنی سربازان آمریکایی را «قربانی» جلوه دادند)، بلکه این زنان توسط زنان ژاپنی نیز طرد شدند و به آنها لقب بی‌مصرف، پلید، و ناپاک دادند.

زنان ژاپنی جنگ جهانی
بیماری سربازان آمریکایی

حمله همه‌جانبه به فرهنگ ژاپن با اسم رمز زنان ژاپنی

آمریکایی برای هدایت افکار عمومی و جانمایی روایت خود در میان ژاپنی‌ها دو ماموریت برای خود در نظر گرفتند: حقوق زنان و بازنویسی قانون اساسی.
در واقع سوءاستفاده جنسی که به آن اشاره شد تنها یکی از نتایج فاجعه‌بار حضور آمریکایی‌ها بود. وقتی یک ابرقدرت بخواهد بر ملتی چیره شود، ملتی که تا دو سال پیش یک امپراطوری صنعتی و نظامی بزرگ بود (صرف نظر از جنایات آنها)، باید برای مردم خود و مردم کشور هدف روایت‌سازی کند. روایت آن‌ها داستان آمریکای قهرمان بود که زنان بدبخت ژاپنی را از دست مرد وحشی شرقی و ژاپنی نجات می‌دهد. این مهم را می‌توان به وضوح در کتابچه راهنمای اِشغال که به نظامیان و بوروکرات‌های آمریکایی داده می‌شد، دید.
در آن کتابچه ژاپنی‌ها جماعت «بی‌منطق» و «غیرعلمی»، «مغرور و متعصب به نژاد» و متوقف در دوران «فئودالیسم (یک اصطلاح فراگیر برای اشاره به وضعیت عقب‌مانده ژاپن، درحالی که کاملاً مدرن بود!)10» معرفی شده بودند و قدرت تصمیم‌گیری‌ نداشتند.11 در آن کتابچه، نژاد و فرهنگ ژاپنی یک موقعیت پست و فرودست داشت 12 و زن ژاپنی در نهایت انحطاط قرار می‌گرفت.13 همچنین بیان می‌شد: «از لحاظ فهم ژاپنی‌ها، یک بچه 12 ساله و آلمانی‌ها 45 ساله هستند. آن‌ها مستعد پیروی از مدل‌ها و ایده‌های جدید هستند و شما می‌توانید مفاهیم اولیه را در ذهن آن‌ها بکارید.»14

سابقه ژاپن در زمینه حقوق زنان

نکته حائز اهمیت این بود که بر خلاف روایت‌سازی‌های آمریکایی‌ها، زنان ژاپنی از تاریخچه طولانی مرتبط با حقوق زنان بهره‌مند بودند. یکی از آن‌ها «سازمان ضدالکلی مسیحی زنان15» (تاسیس 1893) بود که نقش موثری را در جنبش‌های زنان و مخالفت با مصرف الکل توسط آنان داشت.16 سازمان دیگر اتحادیه حق رای زنان بود،17 که در سال 1924 توسط فوسائه تاسیس شد و نقش مهمی را در جنبش حق رای زنان ایفا کرد.18

حقوق زنان در ژاپن

دزدیدن دستاورد جنبش‌های زنان ژاپن

در ارتباط با حق رای زنان ژاپنی نیز سرگذشت جالبی وجود دارد. فمنیست‌های ژاپنی در دوران قبل از اشغال این کشور، حق رای را برای حضور در انتخابات شوراهای شهر گرفتند و عملاً چیزی نمانده بود که دولت حق رای پارلمان را هم به ایشان بدهد. پس از اشغال ایچیکاوا توسط نیروهای دشمن، آن‌ها از نخست وزیر خواستند که قبل از اینکه آمریکایی‌ها دست‌آورد زنان ژاپنی را به نام خود بزنند، دولت سریعاً این حق را داوطلبانه به زنان بدهد و چنین نیز شد.
اما ژنرال مک‌آرتور، رهبر نظامیان آمریکایی، دو روز بعد، در یک فرمان 5 ماده‌ای، که اولین آن دادن حق رای به زنان بود و در آن خواستار «رهایی زنان ژاپن از طریق حق رای» شده‌ بود، این دست‌آورد را از ایشان دزدید.19 نخست وزیر ژاپن به مک آرتور گفت که ما این موضوع را دو روز پیش تصویب کردیم، اما مک‌آرتور هیج توجهی نکرد. حتی مردم ژاپن به اشتباه فکر می‌کنند که حق رای زنان توسط اشغالگران خارجی اعطا شده‌ است!20

حقوق زنان در ژاپن
حقوق زنان در ژاپن

بازنویسی قانون اساسی، ابزار آمریکایی‌ها برای تسخیر ژاپن

روایت آمریکایی به کلی تمام تاریخ پیچیده حقوق زنان و فمنیسم را به یغما برد. این روش در حوزه برابری جنسیتی نیز از طریق بازنگری در قانون اساسی انجام گرفت. بازنگری قانون اساسی یک فرآیند سیاسی بود که آمریکا از طریق آن سلطه خود را در دوران پس از جنگ تثبیت کرد. تیم تماماً امریکایی21 و ناآگاه و بدون تخصص نسبت به ژاپن، طی یک هفته (در فوریه 1946) قانون اساسی جدید این کشور را نوشتند. اشغالگران رسماً ژاپنی‌ها را از این روند حذف کرده و همچنین سعی کردند منشاء آمریکایی قانون اساسی را مخفی نگه دارند.22
دولت ژاپن مجبور شد ظاهر را حفظ کند و طوری وانمود کند که انگار کابینه در این پیشنویس نقش داشته‌ است. لذا مجبور به دفاع از آن در مقابل مجلس شد. یکی از نویسندگان قانون اساسی ژاپن خانوم سیروتا گوردون یهودی 22ساله23 بود که فقط در دوران کودکی در ژاپن زندگی کرده بود و ژاپنی بلد بود. لذا بخش حقوق مدنی و حقوق زنان قانون‌ اساسی را به او دادند. البته او هیچ تخصصی در رشته حقوق نداشت.

امپراطور ژاپن باید محاکمه شود!

نکته خنده دار داستان این نیست که آمریکایی‌ها به اسم دموکراسی و آزادی یک قانون اساسی تماماً آمریکایی‌ را به مردم ژاپن تحمیل کردند، و دولت را اجبار به تصویب آن کردند. بخش اصلی ماجرا اینجا بود که متحدین آمریکا همه خواهان محاکمه امپراطور ژاپن بودند و آمریکایی‌ها از این موقعیت جهت باج‌گیری از سیاست‌مداران ژاپنی سوء استفاده کردند. آنها بیان داشتند که اگر با ما همکاری و قانون اساسی ما را تایید نکنید، ما شما را به دست متحدین‌مان که می‌خواهند امپراطورتان را اعدام کنند، خواهیم سپرد. آمریکایی‌ها از این طریق پیش‌نویس قانون اساسی را که تنها امید حاکمان ژاپن برای بقای‌شان بود، به آن‌ها تحمیل کردند!24

پیشنهاد ما:

زنان لبنان و ایجاد تغییرات سیاسی

منابع:

ادامه منابع:

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *