خشونت علیه زنان در ازدواج سفید
سرگذشت خانم ناتالی مکنالی
ناتالی مک نالی، زن 32 ساله مجرد اهل لورگان، ایرلند شمالی، در 18 دسامبر 2021 در خانه خود به طرز غمانگیزی، به قتل رسید1. این ماجرا در حالی صورت گرفت که 15 ماه از زمان بارداری وی میگذشت و قاتل از طریق ضربه چاقو او را به قتل رسانید.
داستان از آنجا شروع شد که در شب 18 دسامبر سال 2022، مردی به خانه وی وارد میشود و یک ساعت بعد نیز خانه را ترک میکند. در ساعت 10 شب فردا جنازه خانم مکنالی غرق در خون، توسط پلیس در خانه وی پیدا شد. سپس پلیس سه روز بعد گزارش داد که معتقد است خانم مکنالی قاتل خود را میشناخته و آنها رابطهای نیز با هم داشتند. چرا که وقتی آن مرد وارد خانه وی شد، او با احساس راحتی مرد را به خانهاش دعوت کرد.2 در هر صورت، در نهایت مشخص شد که قاتل مکنالی شریکِ جنسی و پدرِ بچه، استفن مککالا است.3
قتل وی موجب برانگیختهشدن عواطف افکار عمومی در بریتانیا و جهان شد و توجهات را به سوی خشونت علیه زنان و دختران جلب کرد. تظاهرات و راهپیماییهای گسترده در سراسر ایرلند شمالی با پلاکاردهایی مانند «عدالت برای ناتالی» و «او فقط در خانه بود» برگزار شد.
تجدید خاطره قتل خانم فونسکا
در واقع این مراسم پس از آن برگزار شد که یکی از دوستان دوران کودکی خانم مکنالی نامهای به خانم اونیل و سِر جفری دونالدسون، رهبر حزب اتحادگرای دموکراتیک (DUP)، در شبکههای اجتماعی ارسال کرد. او با استفاده از این روش، از رهبر حزب اتحادگرای دموکراتیک به دلیلِ عدم خطاب قراردادن این جنایت به صورت عمومی، انتقاد کرد. الن تونر از شهر لورگان این نامه را روز یکشنبه در صفحه فیسبوک خود منتشر کرد و گفت: “این یک تخطی و بیعدالتی است که رهبران کشور ما هنوز چنین تراژدی باورنکردنی و جنایتی غیر قابل تصور را تصدیق نکردهاند.”4 در تجمعاتی که برای خانم مکنالی برگزار شد، عکس خانم برونا فونسکا برزیلی نیز که مانند مکنالی توسط شریک جنسی یا دوستپسرش میلر پاچِکو کشته شده بود، برافراشته شد.5
خانم فونسکا، دانشجوی دانشگاه دولتی فورمیگا از برزیل با هدف تقویت زبان انگلیسی خود به ایرلند در بریتانیا سفر کرده بود. او به عنوان یک خدمتکار در یک بیمارستان مشغول به کار شد. اما در نهایت در ژانوریه 2023 توسط شریک جنسی خود به طرز وحشتناکی کشته شد و تجمعاتی در اعتراض به خشونت علیه زنان برگزار شد.6 در این قتلها که تعداد آن در غرب بسیار زیاد است، و از آن به عنوان “خشونت علیه زنان در خانه” و همچنین “خشونت شریک جنسی” یاد میشود، نشانههایی وجود دارد. جامعه علمی کشورهای غربی از جمله آمریکا، به آن توجه کرده و پژوهشهایی را برای ریشهیابی علت این جنایات و خشونتها منتشر کرده است. به طور خلاصه یکی از علل اصلی این وضعیت خشونت علیه زنان، فروپاشی نهاد خانواده و تضعیف ازدواج رسمی است. به طور خلاصه یعنی: فروپاشی بنیاد خانواده و جایگزینی ازدواج سفید.
وضعیت شیوع ازدواج سفید
در ایالات متحده زندگی مشترک (ازدواج سفید) به طور فزایندهای فراگیر شده است. در واقع بیش از نیمی از بزرگسالان جوان گزارش دادهاند که تجربه ازدواج سفید داشتهاند. در اواخر دهه 1980، 40 درصد از زنان در اوایل سی سالگی ازدواج سفید داشتهاند و در اواخر دهه 2000، این عدد به 75% رسید. جالب است که با وجود اینکه بسیاری از ازدواجهای سفید کوتاهمدت است و به طور متوسط کمتر از دو سال طول میکشد؛ اما محققان به مطلبی دست پیدا کردهاند.. آنها دریافتهاند که بزرگسالان جوان در ازدواج سفید، در مقایسه با رابطه مبتنی بر دیت و ازدواج رسمی، سطوح بالاتری از خشونت از سوی شریک جنسی (IPV) را تجربه میکنند. سال 2001 در آمریکا، 8.1% درصد زوجها در ازدواج سفید بودند. همچنین در سال 2005، 4.85 میلیون زوج در ازدواج سفید بودند، یعنی 10برابر سال 1960 وقتی که فقط 439هزار نفر ازدواج سفید داشتند. 7
روابط جنسی قبل از ازدواج و کاهش شدید احتمال ازدواج رسمی
برای چندین دهه مردم در اقصی نقاط جهان به ویژه در غرب، فکر میکردند که ازدواج سفید شانس آنها را برای موفقیت در ازدواج افزایش خواهد داد. این روند ریشه در باوری داشت مبنی بر اینکه ازدواج سفید بستری است برای فهم این موضوع که آیا دو نفر به درد هم میخورند یا خیر؛ بستری برای آزمایش رابطه. در نگاه اول، صرفنظر از مسائل دینی، این رویه ممکن است منطقی به نظر برسد. اما به طور عجیبی چندین دهه پژوهشهای مختلف این نگاه را تایید نمیکند. امروزه اکثریت قریب به اتفاق پژوهشها نشان میدهند که رابطه جنسی یا ازدواج سفید قبل از ازدواج، شانس خوشبختی و داشتن یک ازدواج باثبات و موفق را شدیداً کاهش میدهد. البته که برخی از سایتها و گروهها همچنان طوری تیتر میزنند که بگویند هیچ خبری نیست و نکته منفی وجود ندارد، اما میبینیم که آمار و پژوهشها چیز دیگری را میگویند. 8
رابطههای جنسی زنجیرهایِ پیش از ازدواج، فرصت ازدواج ماندگار را تضعیف میکند. امروزه آمریکاییها شرکای جنسیِ سابق بیشتری نسبت به گذشته دارند. از افرادی که ازدواج کردهاند فقط 5 درصد از آنها بدون هیچ شریک جنسی قبلی هستند. همچنین فقط 22 درصد از افراد، دختری که با وی رابطه جنسی یا صمیمی داشتهاند را به همسری خود درآوردند.9 همچنین در یک پژوهش در سال 2001 مشخص شد افرادی که ازدواج سفید میکنند، نرخ طلاق بین آنها 50% بیشتر است.10 بنابراین بانیان و مراجعی که این سبک زندگی را ترویج میکنند و ادعای مفید و کاربردی بودن آن را دارند، افکار عمومی غرب را فریب دادهاند.
جدایی و تنهایی مادر، نتیجه بارداری در ازدواج سفید
در پژوهش سال 2014 مشخص شد که امروزه اکثریت تولدهای خارج از ازدواج رسمیِ ایالاتمتحده مربوط به زوجهای ازدواج سفید است. این پژوهش تلاش کرد تا بر روی احتمال انتقال از وضعیت وصلت، از غیرازدواجی به ازدواج سفید یا ازدواج رسمی در بین زنان باردار مجرد بررسی کند. نتایج با استفاده از نظرسنجی ملی رشد خانواده 2006-2010 (the National Survey of Family Growth) نشان داد که در بارداریهای غیرازدواجی فقط 18% از آنها به ازدواج سفید و فقط 5درصد به ازدواج رسمی ختم شده است.11
در آمریکا این وضعیت روز به روز وخیمتر میشود. در دهههای قبل در آمریکا، وقتی که زوجین قبل از ازدواج باردار میشدند، زن و مرد جهت “مشروعسازی” با یکدیگر ازدواج رسمی میکردند.
به این نوع ازدواج، شاتگانی (Shotgun marriages) گفته میشود. یعنی چون زن باردار شده بود، مرد او را به ازدواج رسمی خود در میآورد. اما امروزه به جای ازدواج رسمی پس از بارداری، ازدواج سفید میکنند! که آن هم طبق پژوهش مذکور تنها 18 درصد خانمهایی که باردار میشوند، مرد حاضر میشود با او ازدواج سفید کند.12
آسیب کاهش ازدواج بر زنان و جامعه
دکتر استیون ناک، استاد گروه جامعهشناسی در دانشگاه ویرجینیا، روندهای جمعیت شناختی ازدواج، ازدواج سفید و طلاق را بررسی کرده است. وی با بیان اینکه جوانان در آمریکا ازدواج را به تعویق میاندازند، تصریح کرد: «طلاق به شرایط اقتصادی زنان آسیب میزند. رفاه اقتصادی زنان پس از طلاق یک سوم کاهش مییابد. سپس در ادامه افزود: «طلاق بر شانس فقر زنان تأثیر میگذارد. از هر پنج مادر که قبلاً فقیر نبودند، یک نفر به دنبال جدایی زناشویی دچار فقر میشود. برخلاف همسران سابق خود، مادران فقیر در صورت مختل شدن ازدواجشان کمتر از فقر فرار میکنند. مشکلات اقتصادی زنان پس از طلاق نیز به این موضوع مربوط میشود که تنها 60 درصد از مادران مطلقه نفقه فرزند دریافت میکنند. از طرفی، تنها 44 درصد از شوهر سابق خود حمایت میکنند.
پاتریک فاگان از بنیاد هریتیج توضیح داد که کاهش ازدواج بیشتر از همه فرزندان و خانوادههای درگیر را تحت تأثیر قرار میدهد. جامعه همچنین از باندهای بیشتر، تجاوزات بیشتر، خشونت بیشتر علیه زنان و کودکان، سوءاستفاده جنسی بیشتر از زنان و کودکان، و صورتحسابهای بسیار بزرگتر برای زندانها، افزایش نیاز به مراقبتهای بهداشتی، آموزش تکمیلی، برنامههای اعتیاد، مراقبت از خانواده، برنامههای بیخانمانی رنج میبرد. و همچنین او اظهار داشت: “گسترش همه این بودجههای برنامههای اجتماعی مستقیماً با شکست ازدواج مرتبط است.”.13
مقایسه خشونت علیه زنان در ازدواج سفید و رسمی
همانطور که گفته شد ازدواج سفید در جوامع غربی به طور گسترده پذیرفته شده است14. پژوهشها و آمارها نشان میدهد زنانی که ازدواج سفید داشتهاند در مقایسه با زنان متأهل بیشتر در خطرِ تجربه خشونت شریک جنسی (IPV) هستند. زنانی که در ازدواج سفید هستند تقریباً 2.1 برابر بیشتر از زنان متأهل از ناحیه سر، گردن یا صورت آسیب میبینند. همچنین زنانی که ازدواج سفید دارند خطر آسیبهای متعدد در نقاط مختلف (سر، گردن، صورت، بالاتنه، اندامها) ایشان تقریباً دو برابر زنان متأهل است. علاوه بر این در مقایسه با زنان متأهل، زنانی که در ازدواج سفید هستند تقریباً دو برابر زنان متأهل بیشتر یک روش خشونت فیزیکی را تجربه میکنند.15 16.
در آمار منتشر شده دیگر توسط نیروهای انتظامی و قضاییِ دولت آمریکا، در سال 2021، از 4970 زن آمریکایی که به قتلِ عمد رسیدهاند 34% توسط شریک جنسی خود کشته شدند. زنانِ ازدواج سفید حدود 9 برابر بیشتر از زنانی که در روابط ازدواج رسمی هستند، توسط شریک زندگی خود کشته میشوند. کنی و مکلاناهان خشونت را در میان زوجهایی که زندگی مشترکشان را شروع کرده بودند یا تا ۵ سال قبل ازدواج کرده بودند، مورد مطالعه قرار دادند.
توضیح آمار فوق: درصدها نشاندهنده بروز خشونت در میان گروههای مختلف است:
- متأهل، متأهل ماندند: 15.5 درصد خشونت را تجربه کردند.
- متأهل، سپس جدا شده یا طلاق: 31.1 درصد خشونت را تجربه کردند.
- ازدواج سفید، ماندن در ازدواج سفید: 35.3 درصد خشونت را تجربه کردند.
- ازدواج سفید، سپس ازدواج رسمی: 21.9 درصد خشونت را تجربه کردند.
- ازدواج سفید، سپس جدا شده: 42.6٪ خشونت را تجربه کردند.17
قتل توسط شریک جنسی، عامل اصلی مرگ زنان باردار
براساس پژوهش دکتر ربکا لاون و دکتر کارستان کئونن از دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد در سال 18 2022، زنان آمریکایی باردار، یا زنانی که به تازگی وضع حمل داشته اند، احتمال به قتل رسیدنشان به دست شریکجنسی خود، تا فوت کردنشان بخاطر دلایل پزشکی، بیشتر است. این پژوهشگران به پژوهش دیگری نیز اشاره کردند که در آن اثبات شد از سال 2000 تا 2019، 68درصد از زنان بارداری که به قتل رسیدهاند با تفنگ کشته شدهاند19. بنابراین قتل عامل اصلی مرگ و میر در زنان باردار در ایالاتمتحده است و خطر آن در حال افزایش است.20 بعلاوه به بیان پژوهشگران تعداد کمی از مردانی که متهم به خشونت علیه شریک جنسی خود هستند، مجرم شناخته میشوند!21
در پژوهشی دیگر که توسط دکتر آنا مادست و دیگران انجام شد، از 38417 قربانی زن 15 تا 44 ساله شناسایی شده در مجموع دادهها، 10411 مورد باردار بودند. از کل مرگهای با وضعیت بارداری مشخص (10411 نفر)، 3203 مورد به دلیل قتل (30.8%) و 7208 (69.2%) به دلیل خودکشی بوده است22. این وضعیت اسفبار برای زنان غیر سفیدپوست بدتر است؛ زنان باردار سیاهپوست 8 برابر بیشتر از زنان سفیدپوستِ باردار توسط شریک جنسی خود حین بارداری به قتل میرسند. 23
فرزندان متولدشده خارج از چارچوب ازدواج رسمی
طبق گزارشی از وزارت دادگستری آمریکا در سال 1990، اغلب کودکان گمشده و «بیرون رانده شده» چه به اجبار والدین چه به اختیار خود، از خانوادههای تکوالدی، خانوادههایی با ناتنی و خانوادههای بالغی هستند که ازدواج سفید کردند.24 کودکانی که از مادران مجرد متولد میشوند، عموماً سرمایه انسانی کمتری دریافت میکنند. زیرا مشارکت قراردادی بین والدین پایدار نیست و گاهی اوقات اصلا وجود ندارد25. کودکانی که خارج از چارچوب ازدواج به دنیا میآیند، بیشتر در دبیرستان ترک تحصیل میکنند، بیشتر تحت تأثیر افراد مشهور قرار میگیرند. بیشتر آنها را به عنوان الگو قبول میکنند و بیشتر احتمال دارد که استرس را تجربه نمایند. استرس شدید در دوران کودکی از رشد هوش هیجانی درجه بالاتر جلوگیری میکند. بنابراین از هم پاشیدگی نهاد ازدواج و خانواده، جنایات خشونتآمیز را به دنبال خود میآورد.26 “در حالی که تعدادی از مطالعات قبلی نشان دادهاند که بارداری خارج از ازدواج پیامدهای نامطلوبی را بر کودک میگذارد، تحلیل ما یکی از اولین تحلیلهایی است که تاثیر بلندمدت بر جرم و جنایت را زمانی که این کودکان به بزرگسالی میرسند، اندازهگیری میکند.”27
در نظرسنجی ملی سلامت کودکان (National Survey of Children’s Health) در سالهای 2011-2012، که توسط مرکز ملی آمار سلامت ایالاتمتحده انجام شد، از والدین 95677 کودک 17 ساله و کمتر پرسیده شد که آیا فرزندشان «هرگز قربانی خشونت بوده یا شاهد خشونت در همسایگی خود بوده است؟».” در میان کودکانی که با والدین بیولوژیکی متأهل خود زندگی میکردند، میزان کلی مواجهه با خشونت محلاتی نسبتاً پایین بود. در واقع از هر 1000 کودک در خانوادههای سالم، 36 نفر شاهد یا تجربهگر خشونت محلی بودند. در مقابل، میان کودکانی که با مادری مجرد زندگی میکردند، میزان مواجهه با جنایات خشونتآمیز تقریباً سه برابر بیشتر بود. به عبارتی 102 کودک در هر 1000 یک یا چندین تجربه داشتند.
تاثیر ارزشهای اجتماعی بر پایبندی مردان به زنان
مطالبی که در بالا گفته شد مربوط به دوره زمانی 1965 تا 2002 بود. کندال و تامورا، پژوهشگران این مطلب، دریافتند که این وضعیت در قبل از 1965 متفاوت بوده است. توضیح آنکه در دهههای 1940 و 1950، افزایش اندک تولدهای خارج از ازدواج در واقع با کاهش نرخ قتلهای بعدی مرتبط بود. چرا؟ آنها استدلال کردند که تغییر نگرش اجتماعی نسبت به “مادر شدنِ بدون ازدواج” دلیل اصلی است. در دهههای 1940 و 1950، حساسیت و تعصب اجتماعی علیه مادران ازدواج نکرده شدید بود. در نتیجه اکثر زوجهایی که خارج از ازدواج بچهدار میشدند، در نهایت مرد زن را به ازدواج خود در میآورد، چون فشار از سوی عرف جامعه و ارزشهای اجتماعی بالا بود.
ازدواج سفید و رواج مشکلات اجتماعی
یکی از پیامدهای شیوع روزافزون ازدواج سفید، نگرانی در مورد افزایش بالقوه تعدادی از مشکلات اجتماعی است که با این شکل از رابطه همراه بوده است. در این میان، مطالعات متعددی نشان داده است که خشونت در روابط ازدواج سفید بیشتر است. بیشتر این مطالعات یا از ایالات متحده28 یا کانادا29 انجام شده است. تحقیقات نیوزلند و پرو همچنین نرخ بالاتری از خشونت را در اتحادیه حقوق عمومی نشان داده است.
از سال 1991 تا 2000، تعداد زنانی که در رابطههای غیر رسمی در کانادا کشته شدند، 6 برابر بیشتر از ازدواج رسمی بوده است. دادههای سطح ملی ایالاتمتحده از سال 1976 تا 1994 نشان میدهد که کشتن شدن زنان توسط شریک جنسیشان در ازدواجهای سفید 9 برابرِ ازدواجهای رسمی است. همین الگو در یک مطالعه مشابه در مورد زنکُشی توسط شریک جنسی از سال 1989 تا 2002 در استرالیا تکرار شد. 30
حس امنیت در ازدواج سفید
کسانی که در ازدواج سفید هستند، در مقایسه با کسانی که ازدواج رسمی میکنند، تمایل بیشتری به زندگی جدا از هم دارند. محققان احتمال میدهند که “زوجهایی که با هم ازدواج سفید کردهاند از امنیت کمتری نسبت به رابطه خود برخوردار هستند. بنابراین ممکن است تمایل بیشتری به ایجاد یک سبک زندگی مشترک نداشته باشند.” امنیت کمتر (بیاعتمادی) ممکن است منجر به رفتار سلطهجویانهتر، رفتار جنسی اختصاصیتر، انزوای اجتماعی و احتمال افسردگی بیشتر، مصرف زیاد الکل و کاهش احتمال بچهدارشدن شود. این عوامل منجر به اختلافات، درگیری و خشونت بیشتر میشود. برای مثال، تعارض ممکن است رخ دهد اگر یکی از اعضای زوج تمایل به فرزند داشته باشد و دیگری تمایلی به فرزند نداشته باشد، و چنین انتظارات ناهمگونی بیشتر در روابط مشترک رخ میدهد.
اضافه شدن شرکای جنسی میتواند احساس حسادت، بیثباتی و خشونت احتمالی را افزایش دهد. به عنوان مثال، میدانیم کودکانی که با یک مرد غیر خویشاوند بزرگ میشوند، 11 برابر بیشتر از کودکانی که با دو والدین بیولوژیکی متأهل خود بزرگ میشوند، در معرض سوء استفاده قرار میگیرند. تعجبآور نخواهد بود اگر همین نوسانات عاطفی که مردان را برای کودکانی که از نظر بیولوژیکی با آنها مرتبط نیستند، خطرناک میکند، چنین مردانی را برای زنانی که از شریک جنسی دیگری باردار هستند، یا به گمان آنها فرزندان مردان دیگری را حمل میکنند نیز، خطرناک میکند.31 32
با کمال تعجب، با توجه به نرخهای کلی، شیوع تجاوز جنسی به زنان در ازدواج سفید نسبت به ازدواج رسمی، از 1.3 برابر در نظرسنجی سال 1993، به 3.5 برابر در سال 1999 رسید. یعنی بیش از دو برابر؛ و این روند ادامه نیز دارد.
غیرتزدایی از مردان و تضعیف ارزشهای اخلاقی
برخی پژوهشگران منتقد وضعیت اسفبار زنان در غرب، معتقد هستند که الگوهای رفتاری مبتنی بر حفاظت از زن و داشتن حساسیت روی او، از این بابت که با چه مردانی رابطه دارد و اینکه کجا میرود و چه میکند، علت بروز خشونت علیه زنان میباشد. در واقع آنها معقتدند که غیرت روی زن باعث این خشونتها میشود. به همین دلیل، این روندِ اباحهگری و غیرتزدایی با توجه به آمارهایی که برای مثلاً از سال 1993 تا 1999 به دست آمده، به سرعت جلو رفته است. اما نکته قابل توجه این است که آمارها نشان میدهد که در این 6 سال، درست است که این ارزشها کمرنگ شده است، و در برخی آمارها خشونت کاهش یافته، اما در آن طرف به شکل جالب توجهی ما شاهد روند افزایش رویآوری زنان، چه در ازدواج سفید چه رسمی، به داروهای ضد افسردگی و مواد مخدر میباشیم. به نظر میرسد که نسخه قبحزدایی و تهی کردن جوامع غربی از اخلاق، نتیجهاش به ضرر زنان بوده است.33
طبق نظرسنجی در سال 2004، مادرانی که خارج از چهارچوب ازدواج رسمی بچهدار شدهاند، شانس بیشتری برای خشونت نسبت به زنان متأهل دارای فرزند داشتند34.
وضعیت در آمریکای جنوبی
یک مقاله علمیپژوهشی (2022) که میزان خشونت علیه زنان را در ازدواج رسمی و ازدواج سفید، در کشورهای آمریکای لاتین، بررسی کرده بود نیز اذعان کرد:
«یافتهها نشان میدهد که ازدواج با بروز کمتر خشونت شریک جنسی علیه زنان، مرتبط است. بدون شک ازدواج رسمی با خشونت کمتری همراه است. در مجموع، تخمینها نشان میدهد که ازدواج به عنوان یک عامل محافظتکننده مهم برای زنان در برابر خشونت، حتی بیش از عواملی چون تحصیلات، سن، محل زندگی، ثروت و سابقه خشونت شخصی، میباشد.35»
نمودار زیر میزان خشونت میان زوجینی که ازدواج سفید دارند با زوجینی که ازدواج رسمی دارند را، در 4 کشور بولیوی، کلمبیا، هندوراس و پرو نشان میدهد.36
ازدواج سفید در هنگ کنگ
ساکنان هنگ کنگ ازدواج سفید را مشابه ساکنان غرب میبینند. همانطور که در یک مطالعه محلی از 1014 نفر گزارش شده است؛ پذیرش زندگی مشترک در هنگ کنگ از 36 درصد در سال 1981 به 51 درصد در سال 2008 افزایش یافته است. با این حال، زنانی که در ازدواج سفید هستند ممکن است توسط والدین خود حمایت نشوند، که در صورت وقوع خشونت شریک جنسی باعث میشود که پشتیبانی نداشته باشند. بنابراین، هنگ کنگ مکانی مناسب برای بررسی زمینه آسیب فیزیکی مرتبط با IPV است که توسط زنان همزمان تجربه شده است.37 38.
منابع:
- 1. ناتالی مک نالی
- 2. قتل ناتالی مک نالی توسط شریک جنسیش
- 3. اثبات قتل ناتالی توسط شریک جنسی او
- 4. تجدیدخاطر قتل خانوم فونسکا
- 5. تجمعات گرامیداشت خانوم فونسکا و ناتالی
- 6. داستان قتل دانشجوی برزیلی در ایرلند
- 7. شیوع ازدواج سفید
- 8. روابط جنسی قبل از ازدواج و کاهش شدید احتمال ازدواج رسمی
- 9. تاثیر روابط زنجیری پیش از ازدواج روی زندگی و ازدواج افراد
- 10. نرخ درصدی طلاق در ازدواج سفید
- 11. جدایی و تنهایی مادر، نتیجه بارداری در ازدواج سفید
- 12. ازدواج شاتگانی ( shotgun marriages)چیست؟
- 13. آسیب کاهش ازدواج بر زنان جامعه
- 14. Lampard R. Stated reasons for relationship dissolution in Britain: marriage and cohabitation compared. Eur Sociol Rev. 2014;30(3):315–28.
- 15. Cohabitation, referring to a co-residential romantic relationship between two intimate partners without a marriage license, has become widely accepted in contemporary societies. It has been found that cohabitating women have a higher risk of experiencing intimate partner violence (IPV) than married women.
- 16. Lampard R. Stated reasons for relationship dissolution in Britain: marriage and cohabitation compared. Eur Sociol Rev. 2014;30(3):315–28.
- 17. بروز خشونت در میان گروههای مختلف
- 18. قتل توسط شریک جنسی، عامل اصلی مرگ زنان باردار
- 19. آمار زنان باردار به قتل رسیده از سال 2000 تا 2019
منابع:
- 20. قتل عامل اصلی مرگ زنان باردار در ایالات متحده است!
- 21. قسر در رفتن قاتلان زنان باردار
- 22. آمار خودکشی زنان باردار
- 23. قتل زنان باردار سیاهپوست، 8 برابر زنان سفید پوست!
- 24. According to a 1990 report from the Department of Justice, more often than not, missing and "throwaway" children come from single-parent families, families with step parents, and cohabiting adult families.
- 25. مشکلات کودکان با مادران مجرد
- 26. وضعیت تحصیل فرزندان متولد شده خارج از ازدواج رسمی
- 27. تاثیر بارداری خارج از ازدواج بر تجربه جرم در آینده کودکان
- 28. (Anderson, 1997; Boba, 1996; Jackson, 1996; Lane & Gwartney-Gibbs, 1985; Schulman, 1981; Stets, 1991; Stets & Straus, 1989; Yllö & Straus, 1981)
- 29. (Brinkerhoff & Lupri, 1988; Brownridge, 2004; Brownridge & Halli, 2002; Kennedy & Dutton, 1989; Smith, 1986; Sommer, 1994; Statistics Canada, 1994)
- 30. ازدواج سفید و رواج مشکلات اجتماعی
- 31. حس امنیت در ازدواج سفید
- 32. نوسانات عاطفی شرکای جنسی در پی روابط متعدد
- 33. the results in Table 3 show that the duration of marital unions was stable whereas the proportion of cohabiting couples in unions with durations of 10 or more years nearly doubled (13.9% vs. 27.0%) from the 1993 survey to the 1999 survey. There appeared to be a trend for both cohabiting and married women toward decreasing rates of male jealousy, sexually possessive behavior by monitoring women’s whereabouts, and male attempts to socially isolate women. There was a sharp decline in both cohabiting and married women’s reports of male patriarchal dominating behavior between the 1993 and 1999 surveys. By contrast, there appeared to be an increasing trend toward reporting drug/medication use for depression for both cohabiting and married women.
- 34. خشونت بیشتر مادران مجرد نسبت به زنان متاهل دارای فرزند
- 35. The findings suggest that for nearly every DHS question on IPV, marriage is associated with a lower incidence of IPV suffered by women. In no question, marriage is associated with more violence. All in all, estimates show marriage as a significant protective factor for women against violence, even after controlling by education, age, locality, wealth, and personal violence history.
- 36. مقایسه خشونت در رابطههای زوجین مزدوج و مجرد
- 37. Hong Kong residents view cohabitation similarly to those in the West. Acceptance of cohabitation in Hong Kong increased from 36% in 1981 to 51% in 2008, as reported in a local study of 1014 individuals
- 38. Chow N, Lum T. Trends in family attitudes and values in Hong Kong. Reported submitted to the Central Policy Unit (CPU) of HKSAR 2008. (e.g., Brown & Bulanda, 2008; Kenney & McLanahan, 2006; Magdol, Moffitt, Caspi, & Silva, 1998; Rhoades, Stanley, & Markman, 2012; Stets & Straus, 1990).
بدون دیدگاه