تاثیر جنگ بر زنان نظامی و غیرنظامی آمریکا
سانسور تأثیر جنگ بر زنان و کودکان آمریکا
واقعیت وحشتناک تأثیر جنگ بر زنان توسط ادبیات صدمات جانبی پنهان میشود. روشهای معاصر جنگ، منجر به تلفات عظیم در میان جمعیتهای غیرنظامی میشود و برآوردها نشان میدهد 80 درصد از تلفات تمام جنگهای معاصر به زنان و کودکان بر میگردد. زنان و کودکان عامدانه مورد تجاوز و آسیبهای جسمی قرار گرفته یا در طول جنگ کشته میشوند. حتی زنانی که مستقیماً آسیب جسمی نمیبینند، با از دست دادن عزیزان یا خانه و معیشت خود مواجه میشوند و وجودشان به طور کامل به دلیل نزدیکی به جنگ تغییر میکند، چراکه سیستم جنسی و جنسیتی که زندگیشان را ساختاربندی میکند، دچار اختلال میشود.
همانطور که زنان در کشورهای دیگر با تأثیر تجاوز، جنگ و استعمار ایالات متحده مبارزه میکنند، این جنگها زندگی زنان داخلی آمریکا را نیز به گونه چشمگیری تغییر داده است. مادران آمریکایی که به مدت طولانی در نقش به دنیا آورندگان پسر و حامیان جنگ ملت شناخته میشدند، اکنون دختران خود را نیز به جنگ میفرستند. آنها همچنین به عنوان محافظ و پشتیبان نظامی فعالیت میکنند. زنان پول جمع میکنند تا پوشاک نظامی و حفاظتی برای فرزندانشان ارسال کنند؛ زیرا دولت ایالات متحده عملکرد مناسبی در این زمینه نداشته است. سینتیا انلو به ما میگوید که نیروهای نظامی، زنان را در جایگاه مادری هدف قرار میدهند تا سربازگیری از فرزندانشان را مشروع کنند. او ما را تشویق میکند که عینک فمنیستی بزنیم تا این روشهای نظامی که مادری را تحت سیطره خود در میآورند، ببینیم و تجزیه و تحلیل کنیم.
وضع زنان در ارتش ایالات متحده
در ساختار نیروهای مسلح آمریکا، هنوز هم ممانعتی برای ایفای نقش زنان در جبهه نبرد وجود ندارد. با توجه به روشهای معاصر جنگ، مفهوم “خط مقدم” بیشتر عنوانی تخیلی است. در جنگ عراق، زنان نظامی آمریکایی بیش از پیش بدون هیچ اعلان رسمی نسبت به تغییر سیاست در معرض خطر قرار گرفتند. بعلاوه همانطور که لیلانی دول در مقاله خود بدان اشاره میکند، ارتش آمریکا همچنان مکانی پر تنش برای زنان است، آنجا که مکرراً زنان مورد آزار و تعرض و حتی تجاوز جنسی از سوی سربازان همرزم خود قرار میگیرند. تنها در سال 2004، 112 شکایت از حملات جنسی به زنان نظامی توسط مردان آمریکایی در عراق، کویت و افغانستان وجود داشته است. خطر مداومی که زنان از سوی همکاران نظامی خود با آن مواجه هستند، به نقل از جیم بارتلت خبرنگار، حاکی از آن است زنانی که برای زندگی در کمپ اودارای در کویت فرستاده میشوند، با این گزاره مواجه میگردند که “هیچ زنی نباید به تنهایی و بدون همراه در زمان فعالیت خود در محل خدمت حضور داشته باشد“.
تأثیر جنگ بر زنان غیرنظامی ایالات متحده
همانطور که زنان در کشورهای هدف جنگهای آمریکا و همچنین در میان نیروهای نظامی آمریکا رنج میبرند و کشته میشوند، هزینه این جنگها برای زنان غیرنظامی در ایالات متحده نیز رو به افزایش است، چراکه نیازهای پنتاگون منجر به کاهش شدید بودجه شبکههای امنیت اجتماعی میشود. نلی هستر بیلی، ارتباطاتی بین نظامیسازی آمریکا، مرفهنشین شدن شهرها، و تأثیر آن بر زنان رنگینپوست برقرار میکند. برجستهترین مثال از تأثیر جنگهای آمریکا بر زنان در داخل کشور، ویرانی بود که توسط توفان کاترینا بر جمعیت سیاهپوست فقیر و طبقه کارگر شهر نیواورلان در سال 2004 ایجاد شد؛ بودجه فدرال که برای تعمیرات و نگهداری سدهایی که در نهایت به نتیجه نرسید، تخصیص یافته بود، به “امور امنیت داخلی و جنگ در عراق” انتقال یافت. کسانی که نتوانستند از توفان و سیلاب بعد از آن بگریزند، عمدتاً زنان فقیر رنگینپوست و فرزندانشان بودند.
هرچند هنجارهای زنانه جامعه، به معنای آن است که زنان باید در زمان جنگ، حامیان خاموش مردان نظامی باشند، اما برخی زنان در ایالات متحده آمریکا باز هم خارج از نقشهای مرسوم تعیینشده، به فعالیتهای مقاومتی در برابر دولتهایی که جنگ را آغاز میکنند، میپردازند. این زنان گاهی به عنوان جوهره حقیقی زنانگی نگریسته میشوند، زنانی که به اذعان برخی فمینیستها با ساختار تعریفشده برای زن از نرمی، مهربانیت، غیر تهاجمی بودن و زندگیدوستی، خود را وفق میدهند. اما این ساختار زنانه تیغه دولبهای است، که میتواند به عنوان توجیهی برای خُلق روزافزون یک مردانگی نظامی شده که از این زنان نرم، مهربان و ساده محافظت میکند، به شدت استفاده شود. هر چند که هزینه جنگ برای زنان چه در داخل و چه خارج از مرزهای ایالات متحده آمریکا در حال افزایش است، زنان داخل کشور در سازماندهی مخالفتها علیه “جنگهای بیپایان” فعال بودهاند.
مخالفت با جنگ در گروههای مردمی
زنان در ایالات متحده در گروههای مختلف ضد جنگ و صلح شرکت میکنند، از جمله این گروهها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
کد پینک، فیست (FIST (Fight Imperialism, Stand Together))، اعتصاب جهانی زنان (Global Women’s Strike)، خانوادههای ستاره طلایی در مسیر صلح (خانواده بازماندگان جنگ عراق)، مرکز اقدام بین المللی (The International Action Center)، مادربزرگهای خشمگین (زنان سن بالای فعال در حوزه سیاست و اجتماع ایالات متحده که الگوهای کهن را به چالش میکشند)، مدرسه نظارت بر آمریکای لاتین (The School of the Americas Watch)، شورای صلح سیراکیوز (the Syracuse Peace Council)، متحدشده برای صلح و عدالت (United for Peace and Justice)، کهنه سربازان در مسیر صلح (Veterans for Peace)، شبکه مبارزه زنان (the Women’s Fightback Network)، و زنان سیاهپوش (Women in Blac).
البته در حقیقت، هیچ موضع سیاسی واحدی در میان زنانی که باور دارند جنگ راهحل نیست، وجود ندارد. بلکه، آنها در مخالفت با پیامدهای جنگ ایالات متحده یکپارچه و متحد میشوند، کائو ابدی در این خصوص چنین اشاره میکند: پیامدهای جنسیتی جنگ فراتر از خشونت جسمی و روانی است که زنان از طریق تجاوز و ترور در معرض آن قرار میگیرند و به شیوههای موذیانه و سنتهای ابداع شدهای که مردسالاری را بیشتر تحکیم میکند و تبعیت اجتماعی زنان را تشدید، گسترش مییابد.
بدون دیدگاه